سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اشعار شهادت حضرت حمزه و وفات سید الکریم-7
| نظر بدهید

شعر مصیبت حضرت حمزه (ع)

بالا گرفت روز اُحد تا که کارزار

شد آسمان روشن آن روز تارِ تار

آتشفشان شده اُحد از بس گدازه ریخت

از آسمان و خاک زمین خون تازه ریخت

حمزه در آن میانه که گرم قتال شد

کم کم برای حمله ی‌ دشمن مجال شد

 آنقدر روبهان به شکارش کمین زدند

تا نیزه ای به سینه ی آن نازنین زدند

حمزه که رفت قلب رسول خدا شکست

خورشید چشمهای رئوفش به خون نشست

 لبریز زخم بود و جراحت دل نبی

از دست رفته بود همه حاصل نبی

میدان خروش ناله ی‌ واویلتا گرفت

عالم برای غربت حمزه عزا گرفت

جانم فدای پیکر پاک و مطهرش

جانم فدای زخم فراوان پیکرش

اما هنوز غربت آن روز مانده بود

داغی عظیم بر دل عالم نشانده بود

خواهر کنار جسم برادر رسید و بعد

آهی ز داغ لاله ی پرپر کشید و بعد

پیمانه های صبر دل او که جوش رفت

آنقدر ناله زد که همان جا ز هوش رفت

 آری دلم گرفته ز اندوه دیگری

دارم دوباره ماتم مظلومه خواهری

زینب غروب واقعه را غرق خون که دید

از خیمه تا حوالی گودال می دوید

 ناگاه دید در دل گودال قتلگاه

درخون تپیده پیکر سردار بی سپاه

 پس با زبان پُر گله آن بضعه ی‌ بتول

رو کرد بر مدینه که یا أیها الرسول

این کشته ی‌ فتاده به هامون حسین توست

این صید دست و پا زده در خون حسین توست



نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : سه شنبه 92 شهریور 26
زمان : ساعت 3:5 صبح


مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
Design By : Ashoora.ir



 

کل بازدید: 153390
بازدید امروز: 13
بازدید دیروز: 5
تعداد کل پست ها: 347

دانشنامه عاشورا

روزشمار محرم عاشورا






پایگاه جامع عاشورا