نهضت عاشورا برای احیای ارزشهای دینی بود. در سایه آن حجاب و عفاف زن مسلمان نیز جایگاه خود را یـافـت و امـام حـسـیـن (علیه السلام) و زیـنـب کـبـری و دودمـان رسـالت، چـه بـا سـخـنـانـشـان، چـه با نحوه عـمـل خـویـش، یـادآور ایـن گـوهـر نـاب گـشتند. برای زنان، زینب کبری و خاندان امام حسین (علیه السلام) الگـوی حـجـاب و عـفـاف هستند. ایـنـان در عـین مشارکت در حماسه عظیم و ادای رسالت حسّاس و خطیر اجتماعی، متانت و عفاف را هم مراعات کردند و اسوه همگان شدند.
عصر عاشورا وقتی دشمن به خیمهها حمله کردند و آنها را به آتش کشیدند حضرت زینب (س) محضر امام سجاد آمدند و کسب تکلیف کردند. امام به عمهاش زینب (س) فرمودند بگو بچهها به میان بیابانها فرار کنند و پراکنده شوند، در ضمن فرار قضیهای برای دختر امام حسین (ع) به نام فاطمه صغری اتفاق میافتد. عربی از سپاهیان یزید او را دنبال می کرد. آن عرب با ته نیزه به پشت دخترک زد و هنگامی که بر زمین افتاد، او آنچنان گوشواره های دخترک را از گوشش بیرون کشید که گوش هایش پاره شدند. زمانی که به هوش میآید مشاهده میکند سرش در دامن عمهاش زینب (س) است، اولین درخواستی که این دختر دارد آن است که عمه جان آیا پارچهای پیدا میشود سرم را از چشم نامحرمان بپوشانم؟
دختر دل سوخته به عمّه اش نگفت سه روز است که آب نخورده است و تشنه اش است، نگفت که گوش هایش درد می کند، نگفت که او را شلّاق و تازیانه زدند. نگفت پدرم کجاست. نگفت برادرم کجاست. نگفت عمویم کجاست…
فقط وقتی متوجّه شد که چادر به سر ندارد با گریه التماس کرد: عمّه جان چادر ندارم! آیا چادری نداری که خود را با آن بپوشانم؟! حضرت زینب با چشم های پر از اشک فرمود: دخترم؛ چیزی برای ما باقی نگذاشته اند.
هم اباعبدالله نسبت به حفظ حریم اهل بیت و حفظ آنها از معرض نامحرمان از هیچ تلاش و حرکتی فروگذاری نکردند و هم خود آن بزرگواران در کربلا و در طول اسارت هیچگاه و هیچ لحظه از حفظ حجاب و عفاف خود غفلت نکردند که اینها میتواند درسآموز برای جامعه امروز ما باشد.
خواهرم! برادرم! از واقعه کربلا درس گریه و عزاداری نگیرید. درس عفّت بگیرید. درس حجاب بگیرید. معرفتمان را نسبت به کربلا و عاشورا بیشتر کنیم. امام مان هنوز هم تشنه ی لیبک است…
یا امام حسین! شفاعتمون با تو…