سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کتابشناسی زندگی و آثار عبدالعظیم حسنی علیه‏السلام
| نظر بدهید

حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‏السلام در چهارم ربیع‏الثانی 173 ه . ق، در شهر مدینه دیده به جهان گشود. او با امام موسی کاظم علیه‏السلام، امام رضا علیه‏السلام، امام جواد علیه‏السلام و امام هادی علیه‏السلام هم‏عصر بود. عبدالعظیم از خرمن علم و معرفت امام جواد علیه‏السلام و امام هادی علیه‏السلام به خوشه‏چینی پرداخت و سرانجام در 15 شوال 252 در شهر ری بدرود حیات گفت  .

مقاله حاضر، به معرفی کتاب‏هایی پرداخته که درباره زندگانی و احادیث آن حضرت نوشته شده است  .

 کتاب نخست

زندگانی حضرت عبدالعظیم علیه‏السلام

نویسنده: عزیزاللّه‏ عطاردی

ناشر و محل نشر: انتشارات عطارد، تهران

سال نشر: 1373

این کتاب افزون بر زندگانی حضرت عبدالعظیم علیه‏السلام، دربردارنده مجموع احادیثی است که عبدالعظیم از پیشوایان معصوم علیه‏السلام نقل کرده است و پنج بخش دارد: شرح زندگانی حضرت عبدالعظیم علیه‏السلام، آبا و اجداد حضرت عبدالعظیم علیه‏السلام، اخبار و روایات حضرت عبدالعظیم علیه‏السلام، استادان حضرت عبدالعظیم علیه‏السلام، راویان و شاگردان حضرت عبدالعظیم علیه‏السلام   .

 کتاب دوم

زندگانی حضرت عبدالعظیم بن عبداللّه‏ الحسنی علیه‏السلام

نویسنده: محمد رازی

ناشر و محل نشر: کتاب‏فروشی علمی، تهران

این کتاب، دو باب و یک خاتمه دارد: باب اول درباره اجداد حضرت عبدالعظیم علیه‏السلام است و در باب دوم، به شخصیت و هجرت حضرت عبدالعظیم علیه‏السلام از عراق به ری و گلچینی از احادیث آن حضرت پرداخته شده است. در خاتمه کتاب نیز توضیح‏هایی درباره آستانه مقدس حضرت عبدالعظیم علیه‏السلام است  .

 کتاب سوم

مسند حضرت عبدالعظیم حسنی

نویسندگان: عزیزاللّه‏ عطاردی و علی‏رضا هزار

ناشر و محل نشر: دارالحدیث، قم

سال نشر: 1382

در صفحه‏های آغازین کتاب، مطالب فراوانی درباره مسند و مسندنویسی، نوشته شده است. سپس دیدگاه دانشمندان اسلامی درباره شخصیت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‏السلام آمد و آن‏گاه نام چهل تن از مشایخ و راویان آن حضرت ذکر شده است. در پایان نیز 118 روایت از حضرت عبدالعظیم علیه‏السلام همراه با ترجمه آنها در کتاب گنجانده شده است.

 کتاب چهارم

شناخت‏نامه حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‏السلام و شهر ری، جلد اول

به کوشش: سیدمجتبی صحفی و علی‏اکبر زمانی‏نژاد

ناشر و محل نشر: دارالحدیث، قم

سال نشر: 1382

در این مجموعه، چهارده رساله خطی و سنگی در مورد حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‏السلام، آستان آن حضرت و امام‏زادگان مجاور حضرت عبدالعظیم گردآوری شده است. ویژگی رساله‏ها و شرح‏حال نویسندگان آنها در ابتدای هر رساله دیده می‏شود.

 کتاب پنجم

شناخت‏نامه حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‏السلام و شهر ری، جلد دوم

نویسندگان: علی‏اکبر زمانی‏نژاد و ابوالفضل حافظیان

ناشر و محل نشر: دارالحدیث، قم

سال نشر: 1382

این کتاب، مجموعه رساله‏های خطی، چاپی، مقاله‏های منتشر شده و نیز جزوه‏ها و گفتارهایی پراکنده درباره حضرت عبدالعظیم علیه‏السلام و شهر ری است. بخش نخست کتاب به نوشته‏های عربی و بخش دوم به نوشته‏های فارسی اختصاص دارد.

 کتاب ششم

شرح حدیث عرض دین حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‏السلام

نویسنده: آیت اللّه‏ العظمی لطف اللّه‏ صافی گلپایگانی

ناشر و محل نشر: آستانه مقدسه حضرت معصومه علیهاالسلام، قم

سال نشر: 1378

حضرت عبدالعظیم علیه‏السلام، عقاید خود را به امام هادی علیه‏السلام عرضه کرد تا از درست بودن آن درباره دین اسلام اطمینان کامل یابد. در این کتاب، آیت اللّه‏ العظمی صافی گلپایگانی به شرح و تفسیر این حدیث پرداخته است.



نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : سه شنبه 92 شهریور 26
زمان : ساعت 3:24 صبح
مروری بر زندگینامه حضرت عبدالعظیم
| نظر بدهید

عبدالعظیم علیه السّلام فرزند عبدالله بن علی، از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت می‌رسد . پدرش عبدالله نام داشت و مادرش فاطمه دختر عقبه بن قیس .

ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در سال 173 هجری قمری در شهر مقدّس مدینه واقع شده است و مدّت 79 سال عمر با برکت او با دوران امامت چهار امام معصوم یعنی امام موسی کاظم علیه السّلام، امام رضا علیه السّلام، امام محمّدتقی علیه السّلام و امام علیّ النّقی علیه السّلام مقارن بوده، محضر مبارک امام رضا علیه السّلام، امام محمّد تقی علیه السّلام  و امام هادی  علیه السّلام را درک کرده و احادیث فراوانی از آنان روایت کرده است .

این فرزند حضرت پیامبر صلّی الله علیه و آله وسلّم، از آنجا که از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است به حسنی شهرت یافته است .حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمه معصومین علیهم السّلام و از چهره‌های بارز و محبوب و مورد اعتماد، نزد اهل بیت عصمت علیهم السّلام و پیروان آنان بود و در مسایل دین آگاه و به معارف مذهبی و احکام قرآن، شناخت و معرفتی وافر داشت .

حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به صورت یک مسافر ناشناس، وارد ری شد و در محلّه ساربانان در کوی سکّه الموالی به منزل یکی از شیعیان رفت، ستایشهایی که ائمه معصومین علیهم السّلام از وی به عمل آورده اند، نشان دهنده شخصیّت علمی و مورد اعتماد اوست؛ حضرت امام هادی علیه السّلام گاهی اشخاصی را سؤال و مشکلی داشتند، راهنمایی می‌فرمودند که از حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام بپرسند و او را از دوستان حقیقی خویش می‌شمردند و معرّفی می‌فرمودند .در آثار علمای شیعه نیز، تعریفها و ستایشهای عظیمی درباره او به چشم می‌خورد، آنان از او به عنوان عابد، زاهد، پرهیزکار، ثقه، دارای اعتقاد نیک و صفای باطن و به عنوان محدّثی عالیمقام و بزرگ یاد کرده اند؛ در روایات متعدّدی نیز برای زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام، ثوابی همچون ثواب زیارت حضرت سیّد الشهدا، امام حسین علیه السّلام بیان شده است.

زمینه‌های مهاجرت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام  از مدینه به ری و سکونت در غربت را باید در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن عصر جستجو کرد؛ خلفای عبّاسی نسبت به خاندان حضرت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و شیعیان ائمه علیه السّلام  بسیار سختگیری می‌کردند، یکی از بدرفتارترین این خلفأ متوکّل بود که خصومت شدیدی با اهل بیت علیهم السّلام داشت، و تنها در دورت او چندین بار مزار حضرت امام حسین علیه السّلام  را در کربلا تخریب و با خاک یکسان ساختند و از زیارت آن بزرگوار جلوگیری به عمل آوردند.سادات و علویّون در زمان او در بدترین وضع به سر می‌بردند .حضرت عبدالعظیم علیه السّلام  نیز از کینه و دشمنی خلفا در امان نبود و بارها تصمیم به قتل آن حضرت گرفتند و گزارشهای دروغ سخن چینان را بهانه این سختگیری‌ها قرار می‌دادند، درچینن دوران دشوار و سختی بود که حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به خدمت حضرت امام هادی علیه السّلام  رسید و عقاید دینی خود را بر آن حضرت عرضه کرد، حضرت امام هادی علیه السّلام  او را تأیید فرموده و فرمودند: تو از دوستان ما هستی .

دیدار حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در سامرا با حضرت امام هادی علیه السّلام  به خلیفه گزارش داده شد و دستور تعقیب و دستگیری وی صادر گشت، او نیز برای مصون ماندن از خطر، خود را از چشم مأموران پنهان می‌کرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس رفت و آمد می‌کرد و شهر به شهر می‌گشت تا به ری رسید و آنجا را برای سکونت انتخاب کرد. علّت این انتخاب به شرایط دینی و اجتماعی ری در آن دوره بر می‌گردد که وقتی اسلام به شهرهای مختلف کشور ما وارد گشت و مسلمانان در شهرهای مختلف ایران به اسلام گرویدند، از همان سالها ری یکی از مراکز مهمّ سکونت مسلمانان شد و اعتبار و موقعیّت خاصّی پیدا کرد . زیرا سرزمینی حاصلخیز و پرنعمت بود، عمرسعد هم به طمع ریاست یافتن بر ری در حادثه جانسوز کربلا، حضرت حسین بن علی علیه السّلام را به شهادت رساند. در ری هم اهل سنّت و هم از پیروان اهل بیت علیهم السّلام زندگی می‌کردند و قسمت جنوبی و جنوب غربی شهر ری بیشتر محلّ سکونت شیعیان بود.

عبدالعظیم علیه السّلام فرزند عبدالله بن علی، از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت می‌رسد حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به صورت یک مسافر ناشناس، وارد ری شد و در محلّه ساربانان در کوی سکّه الموالی به منزل یکی از شیعیان رفت، مدّتی به همین صورت گذشت. او در زیرزمین آن خانه به سر می‌برد و کمتر خارج می‌شد، روزها را روزه می‌گرفت و شبها به عبادت و تهجّد می‌پرداخت، تعداد کمی از شیعیان او را می‌شناختند و از حضورش در ری خبر داشتند و مخفیانه به زیارتش می‌شتافتند، امّا می‌کوشیدند که این خبر فاش نشود و خطری جانِ حضرت را تهدید نکند.پس از مدّتی، افراد بیشتری حضرت عبدالعظیم علیه السّلام را شناختند و خانه‌اش محلّ رفت و آمد شیعیان شد، نزد او می‌آمدند و از علوم و روایاتش بهره می‌گرفتند و عطر خاندان عصمت علیهم السّلام را از او می‌بوئیدند و او را یادگاری از امامان خویش می‌دانستند و پروانه وار گردِ شمعِ وجودش طواف می‌کردند.

حضرت عبدالعظیم علیه السّلام میان شیعیان شهرری بسیار ارجمند بود و پاسخگویی به مسایل شرعی و حلّ مشکلات مذهبی آنان را برعهده داشت؛ این تأکید، هم گویای مقام برجسته حضرت عبدالعظیم علیه السّلام است و هم می‌رساند که وی از طرف حضرت امام هادی علیه السّلام در آن منطقه، وکالت و نمایندگی داشته است؛ مردم سخن او را سخن امام علیه السّلام می‌دانستند و در مسایل دینی و دنیوی، وجود او محور تجمّع شیعیان و تمرکز هواداران اهل بیت علیهم السّلام بود.

روزهای پایانی عمر پربرکت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام با بیماری او همراه بود، آن قامت بلند ایمان و تلاش، به بستر افتاده بود و پیروان اهل بیت در آستانه محرومیّت از وجود پربرکت این سیّد کریم قرارگرفته بودند، اندوه مصیبتهای پیاپی مردم و روزگار تلخ شیعیان در عصر حاکمیت عبّاسیان برایش دردی جانکاه و مضاعف بود؛ در همان روزها یک رویای صادقانه حوادث آینده را ترسیم کرد: یکی از شیعیان پاکدل ری، شبی درخواب حضرت رسول صلّی الله علیه وآله و سلّم را در خواب دید. حضرت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم  به او فرمود: فردا یکی از فرزندانم در محلّه سکّه المولی چشم از جهان فرو می‌بندد، شیعیان او را بردوش گرفته به باغ عبدالجبّار می‌برند و نزدیک درخت سیب به خاک می‌سپارند.سحرگاه به باغ رفت تا آن باغ را از صاحبش بخرد و افتخار دفن شدن یکی از فرزندان پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم را نصیب خویش سازد، عبدالجبّار که خود نیز خوابی همانند خوابِ او را دیده بود، به رمز و راز غیبی این دو خواب پی برد و برای اینکه در این افتخار، بهره‌ای داشته باشد، محلّ آن درخت سیب و مجموعه باغ را وقف کرد تا بزرگان و شیعیان در آنجا دفن شوند.

حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمه معصومین علیهم السّلام و از چهره‌های بارز و محبوب و مورد اعتماد، نزد اهل بیت عصمت علیهم السّلام و پیروان آنان بود . همان روز حضرت چشم از جهان فرو بست. خبر درگذشت این نواده رسول اکرم صلّی الله علیه وآله و سلّم  دهان به دهان گشت و مردم با خبر شدند و جامه‌های سیاه پوشیدند و بر در خانه حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام گریان و مویه کنان گرد آمدند؛ پیکر مطهّر او را غسل دادند، به نقل برخی مورّخان در هنگام غسل، در جیب پیراهن او کاغذی یافتند که نام و نسب خود را در آن نوشته بود؛ بر پیکر او نماز خواندند، تابوت او را بردوش گرفتند و با جمعیّت انبوه عزادار به سوی باغ عبدالجبّار تشییع کردند و پیکر مطهّرش را در کنار همان درخت سیب که رسول خدا صلّی الله علیه وآله و سلّم به آن شخص اشاره کرده بود، دفن کردند تا پاره‌ای از عترت مصطفی صلّی الله علیه وآله و سلّم در این باره به امانت بماند و نورافشانی کند و دلباختگان خاندان پیامبر صلّی الله علیه وآله و سلّم از مزار این ولیّ خدا فیض ببرند.



نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : سه شنبه 92 شهریور 26
زمان : ساعت 3:10 صبح
اشعار شهادت حضرت حمزه و وفات سید الکریم-7
| نظر بدهید

شعر مصیبت حضرت حمزه (ع)

بالا گرفت روز اُحد تا که کارزار

شد آسمان روشن آن روز تارِ تار

آتشفشان شده اُحد از بس گدازه ریخت

از آسمان و خاک زمین خون تازه ریخت

حمزه در آن میانه که گرم قتال شد

کم کم برای حمله ی‌ دشمن مجال شد

 آنقدر روبهان به شکارش کمین زدند

تا نیزه ای به سینه ی آن نازنین زدند

حمزه که رفت قلب رسول خدا شکست

خورشید چشمهای رئوفش به خون نشست

 لبریز زخم بود و جراحت دل نبی

از دست رفته بود همه حاصل نبی

میدان خروش ناله ی‌ واویلتا گرفت

عالم برای غربت حمزه عزا گرفت

جانم فدای پیکر پاک و مطهرش

جانم فدای زخم فراوان پیکرش

اما هنوز غربت آن روز مانده بود

داغی عظیم بر دل عالم نشانده بود

خواهر کنار جسم برادر رسید و بعد

آهی ز داغ لاله ی پرپر کشید و بعد

پیمانه های صبر دل او که جوش رفت

آنقدر ناله زد که همان جا ز هوش رفت

 آری دلم گرفته ز اندوه دیگری

دارم دوباره ماتم مظلومه خواهری

زینب غروب واقعه را غرق خون که دید

از خیمه تا حوالی گودال می دوید

 ناگاه دید در دل گودال قتلگاه

درخون تپیده پیکر سردار بی سپاه

 پس با زبان پُر گله آن بضعه ی‌ بتول

رو کرد بر مدینه که یا أیها الرسول

این کشته ی‌ فتاده به هامون حسین توست

این صید دست و پا زده در خون حسین توست



نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : سه شنبه 92 شهریور 26
زمان : ساعت 3:5 صبح
اشعار شهادت حضرت حمزه و وفات سید الکریم-6
| نظر بدهید

حضرت حمزه سید الشهدا (ع)

حمزه که جان عالم و آدم فدای او

لب باز می کنم که بگویم رثای او

 مردی که در شجاعت و هیبت نمونه بود

در غیرت و شکوه و شهامت نمونه بود

 شیر خدا و شیر نبی فارس العرب

در انتهای جاده ی مردانگی، ادب

 هم یکه تاز عرصه ی جنگ و نبردها

هم آشنای بی کسی اهل دردها

 هنگام رزم و حادثه مردی دلیر بود

خورشید آسمانی و روشن ضمیر بود

 شب های مکه شاهد جود و کرامتش

گل داشت باغ شانه ی او از سخاوتش

 او صاحب تمام صفات حمیده بود

دل را به نور حضرت حق پروریده بود

 الگوی اهل سرّ و یقین بود طاعتش

یعنی زبانزد همه می شد عبادتش

 در آسمان مکه ی دلها ستاره بود

بر قلبهای خسته امیدی دوباره بود



نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : سه شنبه 92 شهریور 26
زمان : ساعت 3:3 صبح
اشعار شهادت حضرت حمزه و وفات سید الکریم-5
| نظر بدهید

حضرت عبدالعظیم (ع)

یا سیّدالکریم دلم آشنای تو

ابن الکریم هستی و من هم گدای تو

ای از حسن نسب ای جان اهل بیت

عبدالعظیم هستی و عبد خدای تو

این یاکریم ها به امیدی ز گنبدت

پرواز می کنند همه در لوای تو

وقتی به بارگاه تو سائل روانه شد

چشمش به رحمت است وَ لطف و عطای تو

همسان شده زیارت تو با حسین،لیک

مدفن به ری شدی و ری کربلای تو

با زمزم کمیل، شب جمعه در حرم

انسی عمیق دارم وجانم فدای تو

شب های جمعه که دل تنگ کربلاست

شابدُالعظیم آیم وصحن وسرای تو

در روز رحلت تو،کلّ اهل ری

بر سینه می زنند همه در عزای تو

در آخر غزل شده ام شرمسار تو

 دارم امید بر تو و یکدم لقای تو



نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : سه شنبه 92 شهریور 26
زمان : ساعت 2:56 صبح
اشعار شهادت حضرت حمزه و وفات سید الکریم-4
| نظر بدهید

حضرت عبدالعظیم (ع)

گنجشک آستانه همای سعادت است

جارو نمودن ِ حرم تو لیاقت است

دارُالشّفاست صحن تو یا سیّدالکریم

بخشش در این حریم عجب نیست عادت است

اینجا بهشت سینه زنان محرّمی ست

کرب و بلای کشور دین و سیاست است

بوی بقیع می رسد از هر رواق تو

این بارگاه مَرهم زخم ولایت است

شبهای جمعه بوی خوش سیب می رسد

باور کنید فاطمه گرم زیارت است

تفسیر ری نی و می و اشک است و بی کسی

ری حکم نی نشینی ُّو سنگ و قرائت است

قاریِّ روی نی هدف سنگ و خیزران

ناموس حق مسافر بزم جسارت است

اشک رقیّه می چکد و ذکر العجل…

آوای هر خرابه نشین تا قیامت است



نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : سه شنبه 92 شهریور 26
زمان : ساعت 2:46 صبح
اشعار شهادت حضرت حمزه و وفات سید الکریم-3
| نظر بدهید

حضرت عبدالعظیم (ع) 

ای بلندای عشق قامت تو

ای سلام خدا به ساحت تو

خاک بوس سیادت تو زمین

جایگاهت ولی به عرش برین

آسمانی ترین مسافر خاک

قدرو شان تو کی شود ادراک

ای ذراری حضرت زهرا

بنده با ارادت زهرا

افتخارت همین بس ای والا

باشی از نسل سیدالنجبا

بسکه بودی تو فاطمه سیرت

مصطفایی منش علی صولت

در سماوات چون ستاره شدی

تو اباالقاسمی دوباره شدی

نور توحید در نگاهت بود

تربت عشق سجده گاهت بود

ذکر تحلیل با تکان لبت

چشمه نور در نماز شبت

ای هدایت گر هدایت ها

راوی صادق روایت ها

بسکه در عشق مستدامی تو

دست بوس چهارامامی تو

تالبت عرضه ای ز دین کرده

معرفت پیش تو کم آورده

اعتقادت زبسکه بنیادیست

صله اش لطف حضرت هادیست

بهر تحصین تان بگفت آقا

انت انت ولینا حقا

تو غرور اصالتی منی

حسن محضی حسین در حسنی

آبرودار خاک مایی تو

صاحب ملک خون بهایی تو

توصفابخش دین و آیینی

عزت سرزمین باکینی

ملک ری از تو آبرو دارد

پای توهست خویش بگذارد

چه بگویم زقدر والایت

چه بگویم ز شان عظمایت

وصفت این بس ز بس عظیمی تو

حضرت سیدالکریمی تو

شاهزاده گدای خود دریاب

رهگذر خاک پای خود دریاب

پیرمرد عصا به دست حجاز

یک نظر سوی خاکی



نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : سه شنبه 92 شهریور 26
زمان : ساعت 2:43 صبح
اشعار شهادت حضرت حمزه و وفات سید الکریم-2
| نظر بدهید

حضرت عبدالعظیم (ع) 

اینجاست خاک ری وَ ملقب به کربلاست

خیلی گران تمام شده ، مُلک خون بهاست

هرگوشه زین دیار اگر هیئتی بپاست

پشت قباله و سندش یک سر جداست

 زان روز که معامله شد سرزمین ما

ری نیست نام آن و شده وادی البکاء

 ازآن به بعد فاطمه (س) زین خاک رو گرفت

این سرزمین به گریه عشاق خو گرفت

آنقدر گریه شد که کمی شستشو گرفت

از خانه امام حسن (ع) آبرو گرفت

 اوضاع را امام حسن (ع) رو به راه کرد

زهرا (س) دوباره جانب ایران نگاه کرد

 عبدالعظیم آمد و عبد خداشدیم

با عشق اهل بیت دگر آشنا شدیم

همسایه عزیز دل مجتبی شدیم

درهر طواف زائر کرب و بلا شدیم

 پیچیده باز در حرم یار عطر سیب

صلی علی الحسین و صلی علی الغریب

 یا ذالکرم عزیز حسن (ع) سید الکریم

امشب زنام توست سخن سید الکریم

پرده زرخ کنار بزن سیدالکریم

سر می نهم به پای تو من سیدالکریم

 گریه میان صحن شما مستی آور است

با گریه در حریم حسینی برابراست

 پرمی کشیم از حرمت محضر حسین(ع)

پرواز می کنیم به دور سر حسین(ع)

عمری شدیم با مدد خواهر حسین(ع)

شبهای جمعه هم نفس مادر حسین(ع)

 فریاد یا بُنَیَ به گوش همه رسید

با قد خم به کرب وبلا فاطمه (س) رسید

 فریاد می زند پسرمن سرت کجاست

قدت رشید بود بگو پیکرت کجاست

جای لبش که هست ولی خواهرت کجاست

سیمین گلو عزیز دلم حنجرت کجاست

 خنجر که کند شد اثرش این گلو شود

مانند گیسوان سرت مو به مو شود



نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : سه شنبه 92 شهریور 26
زمان : ساعت 2:41 صبح
اشعار شهادت حضرت حمزه و وفات سید الکریم-1
| نظر بدهید

یا حمزه سیدالشهدا (علیه السلام )

بوی خون آید از دل صحرا

خاک عالم به سر چه رخ داده

بین لشگر به پاشده غوغا

حمزه دیگر ز پای افتاده

 مصطفی را خبر کنید آید

تاکه دستان هنده (لع) را گیرد

دیراگر آیداز تماشای

بدن پاره پاره می میرد

 یوسفی گیر گرگ افتاده

وای برحال پیکر حمزه

فکرپوشاندن تن او باش

آیداز راه خواهر حمزه

 زخم این سینه را به هم آور

بر دعا دست خویش بالا کن

زود بر پیکرش عبا انداز

فکر گیسوی خواهرش را کن

 سرزمین احد غبار آلود

گرچه از شور و گریه ها غوغاست

حمزه و هر بلا سرش آمد

گوشه ای از غروب عاشوراست

 کی به پیش نگاه این خواهر

تشنه لب سر ز تن جدا کردند

بهر تشییع پیکری بی سر

ده نفر نعل تازه آوردند



نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : سه شنبه 92 شهریور 26
زمان : ساعت 2:39 صبح
آیت الله ری شهری مطرح کرد: علت مشهور شدن حضرت عبدالعظیم
| نظر بدهید

 آیت‌الله محمدی‌ری‌شهری ، تولیت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم الحسنی (ع) در سخنرانی پیش از خطبه‌های نماز جمعه تهران جمعه اول شهریورماه به فضائل، مناقب و جایگاه آن حضرت اشاره کرد.

 آیت‌الله محمدی‌ری‌شهری گفت: بر پایه برخی منابع متاخر حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در چهارم ربیع‌الثانی سال 173 هجری قمری و 25 تیرماه سال 158 یزدگردی متولد شد و در تاریخ 252 هجری مصادف با 13 مهرماه سال 235 یزدگردی در زمان حکومت معتضد عباسی در سن 79 سالگی در ری از دنیا رفت. امروز طبق این نقل روز وفات حضرت عبدالعظیم علیه السلام است. ایشان یکی از شخصیت‌های علمی، عملی و جهادی بزرگ جهان اسلام هستند که تاکنون آنگونه که شایسته است قدر این مرد بزرگ خاندان رسالت شناخته نشده است. حتی مردم تهران نیز که در کنار مزار ایشان زندگی می‌کنند قدر حقیقی ایشان را نفهمیده‌اند.

 آیت‌الله محمدی‌ری‌شهری به 2 ویژگی مهم خاندان حضرت عبدالعظیم علیه السلام اشاره کرده و افزود: مبارزه وجهاد علیه ستمگران و مستکبران اولین ویژگی مهم این خاندان بود. پدر حضرت عبدالعظیم علیه السلام در زندان از دنیا رفت و حضرت نتوانست پدر خود را ببیند. جد ایشان نیز مدتی در زندان بوده و درخاندانی اهل مبارزه زندگی کرده است. حضرت عبدالعظیم علیه السلام نیز در ادامه راه پدران خود مخفیانه به ری هجرت کرده در همان جا از دنیا رفت.

 وی مناعت طبع، کرم و خدمت به خلق را دومین ویژگی خاندان حضرت عبدالعظیم علیه السلام دانست و تصریح کرد: علت مشهور شدن حضرت عبدالعظیم علیه السلام به لقب سیدالکریم از همین کرامت، سخاوت و مناعت طبع موجود در میان خاندانش ریشه می‌گیرد. حضرت عبدالعظیم علیه السلام 5 امام معصوم را درک کرده است البته این به این معنا نیست که به محضر آنها رسیده باشد و یا از آنها روایتی نقل کرده باشد. ایشان در زمان امام کاظم به دنیا آمده و تا زمان حیات امام حسن عسگری زنده بوده است. در این میان به محضر 2 امام جواد و امام هادی رسیده و از آنها روایت نقل کرده است. دیدار با سایر امامان قطعی نیست.

 تولیت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم علیه السلام به جایگاه علمی این حضرت اشاره کرده و اظهار داشت: حضرت سیدالکریم علیه السلام از جایگاه والای علمی برخوردار بود. صاحب‌ بن‌ عباد در رساله خویش جایگاه علمی حضرت عبدالعظیم علیه السلام را توصیف کرده و در این باره می‌گوید روزی خدمت امام هادی رسیدم و مسائلی را از ایشان سوال کردم. هنگام خداحافظی امام هادی به من فرمود در محل زندگی‌ات هر سوالی در هر زمینه‌ای داشتی از حضرت عبدالعظیم بپرس و سلام مرا نیز به ایشان برسان. این نقل نشان می‌دهد حضرت عبدالعظیم علیه السلام تنها یک محدث بزرگ نبوده است بلکه مجتهدی عالی‌مقام بوده که با در دست داشتن اصول اهل بیت قدرت پاسخگویی به همه مسائل را داشته است. ایشان مرجع تقلید و نایب خاص امام هادی بوده است که مردم ری می‌توانستند هر سوالی را از ایشان داشته باشند. جایگاه و عظمت معنوی حضرت عبدالعظیم علیه السلام  نیز بسیار بالا بوده است و در این مورد همین بس که امام معصوم ما بگوید زیارت ایشان ثواب زیارت سیدالشهدا علیه السلام را دارد.

آیت‌الله محمدی‌ری‌شهری در ادامه سخنان خود به روایت حدیثی از حضرت عبدالعظیم علیه السلام پرداخت و گفت: حضرت عبدالعظیم علیه السلام می‌فرماید روزی به خدمت امام جواد علیه السلام رسیدم و می‌خواستم از ایشان سوال کنم که آیا آن امامی که جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد امام جواد علیه السلام است و یا امامی غیر از ایشان. قبل از اینکه سوالی کنم  امام جواد علیه السلام نیت مرا در ابتدا فهمید و پاسخ سوال مرا داد و گفت: آن امام من نیستم. اما بر شیعیان و پیروان اهل بیت واجب است منتظر او باشند. او سومین فرزند من است. از امام باقر (ع) نیز چنین روایتی موجود است: کسی که در انتظار دوران حکومت ما بمیرد ضرر نکرده است که در خیمه‌های حضرت مهدی (عج) و لشکرگاه او حضور نداشته باشد.

وی به مفهوم انتظار فرج تاکید کرده و در توضیح این عبارت عنوان کرد: برخی گمان می‌کنند باید صرفا منتظر بنشینند تا حضرت مهدی (عج) ظهور کرده و با اعجاز الهی دشمنان استکبار را از بین ببرند و بعد حکومت اسلامی را تشکیل داده و بی‌آنکه شیعیان کاری را انجام دهند بر سر سفره آماده این حکومت اسلامی بنشینند؛ این تفکر غلط است. این انتظار فضیلت چندانی ندارد تا بتواند با شمشیرزدن در رکاب حضرت مهدی (عج) برابری کند.انتظاری که مورد تاکید است انتظاری مسئولانه است. انتظاری که زمینه را برای حکومت جهانی اهل بیت فراهم کند. اگر ما بخواهیم نمونه‌ای از یک منتظر کامل در عصر خود را بشناسیم باید به امام خمینی(ره) اشاره کنیم. ایشان انقلابی را پدید آورد که امیدواریم زمینه‌ساز حکومت امام زمان(عج) نیز باشد. بعد از ایشان نیز در حال حاضر مقام معظم رهبری این راه را ادامه داده و انشاءالله پرچم جمهوری اسلامی ایران را به دست صاحب اصلی‌اش می‌رساند.

تولیت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم علیه السلام در این بخش از سخنان خود افزود: کسانی می‌توانند انتظار مسئولانه را یدک بکشند که در زمینه‌سازی حکومت نقش داشته باشند. شهدا، رزمندگان، آزادگان و همه کسانی که در انقلاب سهمی دارند از جمله زمینه‌سازان حکومت امام زمان هستند. اما باید دید زمینه‌سازی به چه معناست. قطعا انقلاب اسلامی ایران یکی از اقدامات در جهت فراهم نمودن شرایط ظهور است. تردیدی نیست که انقلاب حضرت مهدی یک انقلاب فرهنگی بوده و کودتایی نیست که امام علیه حکومت‌ها آن را انجام داده و مردم را با زور و اجبار به تبعیت وادار کند. زمان ظهور حضرت مهدی(عج) فرهنگ جامعه عوض می‌شود و عمیق‌ترین انقلاب‌های جهان که در عمق جان همگان ریشه دارد انقلاب مهدویت است.

آیت‌الله محمدی‌ری‌شهری در پایان سخنان خود به انقلاب مهدویت اشاره کرده و گفت: این انقلاب زمینه‌ساز فرهنگی نیاز دارد. در این زمینه‌سازی فرهنگی 2 نکته از اهمیت بسیاری برخودار است. اول انتقال معارف اهل بیت به جهانیان است که این مسئولیت متوجه علما، حوزه‌های علمیه و دانشگاههای کشور است. اگر جهان بداند ما در همه زمینه‌ها حرف داریم و زیباترین منطق معارف اهل بیت است قطعا به دنبال ما می‌آید. دومین نکته زمینه‌ساز فرهنگی تبلیغ عملی است. اگر عملا ارزش‌های اسلامی را نتوانیم پیاده کنیم حرف ما اثری نخواهد داشت. باید با عمل خود کاری کنیم که مردم جهان جز نیکویی از ما چیز دیگری نبینند.



نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : سه شنبه 92 شهریور 26
زمان : ساعت 1:47 صبح


مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
Design By : Ashoora.ir



 

کل بازدید: 151045
بازدید امروز: 4
بازدید دیروز: 2
تعداد کل پست ها: 347

دانشنامه عاشورا

روزشمار محرم عاشورا






پایگاه جامع عاشورا