سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نامه شهید علی خلیلی به رهبر معظم انقلاب 15 روز قبل از شهادت
| نظر بدهید

نامه شهید علی خلیلی به رهبر معظم انقلاب 15 روز قبل از شهادت   

«سر خمَ می سلامت شکند اگر سبویی»
به گزارش خبرنگار هیأت محبان سیدالکریم (ع)  ،  شهید علی خلیلی، شهید امر به معروف و نهی از منکر که در جریان درگیری با اشرار دچار سانحه شده بود روز سوم فروردین 1393 بعد از تحمل ماه‌ها درد و بیماری به شهادت رسید. نامه‌ای از شهید خلیلی خطاب به رهبر معظم انقلاب منتشر شده است و او در این نامه نسبت به برخی اظهارات در قبال عملی که انجام داده سخن گفته است. او در نامه خود به رهبر معظم انقلاب نوشته است که :«آقاجان!بخدا دردهایی که می‌کشم به اندازه ی این درد که نکند کاری بر خلاف رضایت شما انجام داده باشم مرا اذیت نمی‌کند. مگر خودتان بارها علت قیام امام حسین(ع) را امر به معروف و از منکر تشریح نفرمودید؟مگر خودتان بارها نفرمودید که بهترین راه اصلاح جامعه تذکر لسانی است؟ یعنی تمام کسانی که مرا توبیخ کردند و ادعای انقلابی‌گری دارند حرف شما را نمی فهمند؟» شهید علی خلیلی بعد از اتفاق آن شب نیمه شعبان که بر اثر پاره شدن شاهرگ گردنش به دلیل اصابت چاقو و ساعت‌ها طول کشیدن بستری شدنش در یک بیمارستان به بستر بیماری افتاد؛ در طول این چند سال با هزینه‌های عجیب درمان مواجه شد به گونه‌ای که خانواده او بخش قابل توجهی از سرمایه، خانه و وسایل زندگی خود را برای درمان او هزینه کردند.
 
متن کامل نامه شهید علی خلیلی به شرح زیر است:
 
سلام آقا جان!
امیدوارم حالتان خوب باشد. آنقدرخوب که دشمنانتان از حسودی بمیرند و از ترس خواب بر چشمانشان حرام باشد. اگر از احوالات این سرباز کوچکتان خواستار باشید،خوبم؛دوستانم خیلی شلوغش میکنند. یعنی در برابر جانبازی هایی که مدافعان این آب و خاک کرده اند،شاهرگ و حنجره و روده و معده من عددی نیست که بخواهد ناز کند… هر چند که دکترها بگویند جراحی لازم دارد و خطرناک است و ممکن است چیزی از من نماند…من نگران مسائل خطرناک تر هستم… من میترسم از ایمان چیزی نماند. آخر شنیده ام که پیامبر(ص) فرمودند: اگر امر به معروف و نهی از منکر ترک شود، خداوند دعاها را نمی شنود و بلا نازل میکند. من خواستم جلوی بلا را بگیرم.اما اینجا بعضی ها میگویند کار بدی کرده ام. بعضی ها برای اینکه زورشان می آمد برای خرج بیمارستان کمک کنند میگفتند به تو چه ربطی داشت؟!!مملکت قانون و نیروی انتظامی دارد!ولی آن شب اگر من جلو نمی رفتم، ناموس شیعه به تاراج میرفت ونیروی انتظامی خیلی دیر میرسید. شاید هم اصلا نمی رسید…یک آقای ریشوی تسبیح بدست وقتی فهمید من چکار کرده ام گفت : پسرم تو چرا دخالت کردی؟ قطعا رهبر مملکت هم راضی نبود خودت را به خطر بیندازی!من از دوستانم خواهش کردم که از او برای خرج بیمارستان کمک نگیرند، ولی این سوال در ذهنم بوجود آمد که آقاجان واقعا شما راضی نیستید؟؟ آخر خودتان فرمودید امر به معروف و نهی از منکر مثل نماز شب واجب است.آقاجان!بخدا دردهایی که میکشم به اندازه ی این درد که نکند کاری بر خلاف رضایت شما انجام داده باشم مرا اذیت نمیکند. مگر خودتان بارها علت قیام امام حسین(ع) را امر به معروف و از منکر تشریح نفرمودید؟مگر خودتان بارها نفرمودید که بهترین راه اصلاح جامعه تذکر لسانی است؟یعنی تمام کسانی که مرا توبیخ کردند و ادعای انقلابی گری دارند حرف شمارا نمی فهمند؟؟یعنی شما اینقدر بین ما غریب هستید؟؟رهبرم!جان من و هزاران چون من فدای غربتت. بخدا که دردهای خودم در برابر درد های شما فراموشم میشود که چگونه مرگ غیرت و جوانمردی را به سوگ مینشینید.آقا جان!من و هزاران من در برابر درد های شما ساکت نمی نشینیم و اگر بارها شاهرگمان را بزنند و هیچ ارگانی خرج مداوایمان را ندهد بازهم نمی گذاریم رگ غیرت و ایمان در کوچه های شهرمان بخشکد.
 
بشکست اگر دل من بفدای چشم مستت
سر خمَ می سلامت شکند اگر سبویی


نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : چهارشنبه 93 فروردین 6
زمان : ساعت 4:14 صبح
«پختن سر قربانیان»،جنایت جدید تکفیریها + عکس
| نظر بدهید

به نظر می‌رسد که جنایات گروه‌های تکفیری در سوریه پایانی ندارد. گروه‌های تکفیری در سوریه در تازه‌ترین جنایات این گروه‌ها، شبکه‌های اجتماعی اینترنتی اقدام به انتشار تصاویری از گروه تروریستی «جبهه النصره» کرده‌اند که در آن نشان داده شده، عناصر این گروه تکفیری پس از جدا کردن سر دو نفر از نیروهای ارتش سوریه در حمله به زندان مرکزی درعا واقع در جنوب سوریه اقدام به پختن آن روی آتش می‌کنند.  

روابط عمومی هیأت محبان سیدالکریم قبلاً از همه بازدید کنندگان بابت انتشار تصاویر پوزش می طلبد .        

«پختن سر قربانیان»،جنایت جدید تکفیری‌ها + عکس



نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : چهارشنبه 93 فروردین 6
زمان : ساعت 4:8 صبح
ساپورت پوشان 20 سال پیش
| نظر

یکی از کاربران شبکه های اجتماعی در استاتوسی که در این شبکه اجتماعی منتشر شده است با رویکردی انتقادی نسبت به پوشش برخی زنان در کشور،با انتشار تصویری از رزمندگان جنگ ایران و عراق که در حال پوشیدن لباس غواصی هستند، یاد و خاطره  آنان را گرامی داشته است.این کاربر شبکه های اجتماعی با انتشار این عکس نوشت: «رفقایی که سن و سالشان زمان ساپورت پوشیدنشان ، آن زمانی که هم سن و سال من و تو بودند. جوان بودند و زیبا...غواصی می پوشیدند البته فرقش این است که آن زمان قیمتش گران بود... اصلا گیر نمی آمد می گفتند اگر خواستید تیر بخورید.سرتان را جلو بگیرید نکند لباس پاره شود ها!

جنازه های رشید و بی جانشان را از داخل لباس در می آوردند و جوان دیگری را ساپورت پوش می کردند ...»   از 13 نفری که در آن دیده می شوند، 11 نفر به شهادت رسیده اند. شهدای حاضر در عکس به ترتیب شماره عبارتند از:

1- شهید محمد ایزدی

2-شهید جمال عسگری

3-شهید منوچهر بلباسی

4-شهید حسن فدایی

5-شهید مهدی رحیمی

6-شهید رمضانعلی حبیب پور

7-شهید قربانعلی یزدانخواه

8-شهید عباس میرزاپور

9-شهید حجت الاسلام مهدی عبدالله پور

10-شهید رضا حق پرست

11-شهید حسینعلی فخاری

جهت شادی روح بلندشان 11 صلوات بر محمد (ص) و آل محمد (ص) ختم کنیم .



نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : دوشنبه 92 اسفند 19
زمان : ساعت 4:54 صبح
توهین نشریه بنیاد شهید(حیات) به اهل بیت (ع)+عکس
| نظر بدهید

به گزارش خبرنگار هیأت محبان سیدالکریم (ع) ، بی توجهی و عدم نظارت هیئت نظارت بر مطبوعات به محتوای نشریات و همچنین فعالیت نشریات سازمانی بدون اخذ مجوز لازم از معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توهین  به مقدسات را از سطح نشریات خصوصی به نشریات دولتی رسانده و کار به جایی رسیده است که نشریه حیات طیبه به صاحب امتیازی بنیاد شهید و امور ایثارگران در بخش مسابقه پیامکی خود آن هم با نام مسابقه نور ولایت که مستقیما توسط روابط عمومی این سازمان مدیریت می شود  بجای فرقه بهائیت نوشته است فرقه ضاله اهل بیت !!!

 این اقدام روابط عمومی بنیاد شهید و امور ایثارگران در حالی رخ داده است که اولا  بدون شک نمی توان چنین خطای بزرگ رسانه ای را به پای غلط های املایی و نگارشی گذاشت چرا که اگر در نوشتن  واژه بهائیت اشتباه تایپی هم رخ دهد قطعا نتیجه آن اهل بیت نمی شود و ثانیا ً وجود اشتباه  در نشریه ای که 140 شماره از آن چاپ شده و تازه تاسیس هم نمی باشد و به صورت هفتگی آن هم در 4 صفحه منتشر می شود قاعدتا  دور از واقعیت است به خصوص که جز این بخش که توهین به اهل بیت شده است هیچ گونه غلط املایی  و ویرایشی در این نشریه وجود ندارد هر چند به فرض وجود غلط املایی  بنیاد شهید و امور ایثارگران که صاحب امتیاز این نشریه است قاعدتا باید محتوای آن را تایید و بعد به زیر چاپ ببرد. همچنین در بخشی از این نشریه بجای استفاده از عکس امام از تصویر بازیگر نقش امام استفاده شده است که خود جای تامل بسیار زیادی دارد.


نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : دوشنبه 92 اسفند 19
زمان : ساعت 4:48 صبح
مراسم غبار روبی حرم حضرت رقیه (س) + تصاویر
| نظر

به گزارش خبرنگار هیأت محبان سیدالکریم (ع) ، به مناسبت پنجم جمادی‌الاول سالروز ولادت حضرت زینب(س) با حضور جمعی از عاشقان ثارالله ، مزار و ضریح حضرت رقیه(س) در پایتخت سوریه مورد غبارروبی قرار گرفت، در ادامه آخرین تصاویر از حرم و ضریح حضرت رقیه (س) که از سوی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در سوریه گرفته شده است،‌ می‌آید:



نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : دوشنبه 92 اسفند 19
زمان : ساعت 4:20 صبح
ویژه نامه شهادت حضرت مسلم بن عقیل (علیه السلام)
| نظر بدهید

 

ویژه نامه شهادت حضرت مسلم بن عقیل (علیه السلام)

 

مظلومى آل مرتضى پیدا شد در کوفه دوباره محشرى بر پا شد
مهمان غریب کوفه را دریابید زیرا که اسیر فتنه اعدا شد

مى بینمت اى سفیر سفر انقلاب که سفارتت را آغاز کرده اى ، دعوتى که هیجده هزار دعوتنامه داشته است ، و در بیابانهاى تفدیده ، راه مى سپرى و پرچم فراز مند نهضت ازاد یبخش حسین علیه السلام را بر دوش مى کشى و نستوه و استوار، با طنین گامهاى قهرمانانه ات ، سکوت سرد و مرگ افزاى چندین ساله تاریخ اسلام را درهم مى شکنى .
جوانمردى ، وفا، و دریا دلى به تو ایمان آورده اند و ارزشها، هرگز، پاسدارى ، پایدارتر از تو ندیده اند.

ان شب ، که با غافلگیرى و ترور عامل دشمن ، فقط و فقط براى ارزشها، به مخالفت برخاستى ، همه خصلتهاى آسمانى ، بنده ارزش خرید تو شدند. ارى وفا از اینکه چون توئى را در کوفه ، شهر بى وفایان ، در کوى بى وفایى مى دید، شرمسار بود و این ازرم را که از حضور وفا مردترین یار اباالاحرار در ان خلوت خالى از مردانگى و غیرت ، احساس مى کرد نمى توانست پنهان کند.
اى الگوى بزرگ مقاومت ، اى اسوه صبر و استوارى ، از ان لحظه هاى خون و خشم ، شمشیر و تکبیر، و رویاروئى نا برابر نور و ظلمت چه بگویم که کار و کارزار از جنگ تن به تن گذشته بود و تبدیل به جنگ تن به تن ها شده بود.
رزم حماسه آفرین تنى تنها و دور از دیار با تن ها و گرگهایى تا دندان مسلح ، با نگهبانان اشرافیت و حافظان شیطان .
عدالت بر خود، لحظه اى غم افزاتر از آن هنگام تنهایى تو در آن هنگامه خون و آتش ، ندیده است . دلهاى همه خدا پرستان ، از ان روز و دقیق تر بگویم از آن شب ، خانه تو شد، (از آن شب ) که بر درگاه خانه آن زن و در جواب سئوالش ‍ نالید که : من در این شهر، خانه اى ندارم .
هنوز و هماره ، خونرنگى شفق ، از شرمگینى ان شامگاهان است ، ان شام شوم و آن شب تا ابد سیاه که در کوچه هاى شهر هیجده هزار دعوتنامه اى ، تنها ماندى و از هیچ پنجره اى ، نورى ، هر چند نا چیز، سوسو نمى زد.
هر وقت به ان تنهایى تاریخى ات فکر مى کنم و ان خاطره غمبار را یاد مى اورم به این نتیجه مى رسم که غمى که هر غروب را مى اکند، غم توست و غروب ، ائینه دار غصه هاى توست ، و ابهام راز الودش از سر گذشت تو نشئت گرفته است .
اى عارف عرفه ، اى شاهد عرصات ، اى سفیر ثوره واى شهید عرفات .
اى فرستاده فرزانه حسین علیه السلام ، به تنهائیت در کوچه هاى تنگ و تاریک و مالا مال از آتش و دود کوفه سوگند دلهایمان ، دشتهاى وسیعى است که در ان ، الاله هاى سرخ و شقایقهاى ارغوانى عشق تو و مولاى تو، روئیده است . مسلم تو از بام قصر قساوت بر زمین نیفتادى . هرگز، که در دلهاى ازادگان و عدالت دوستان و ظلم ستیزان جاى گرفتى ، تو به میهمانى دلهاى عاشق رفتى و قلبهاى مومنى که عرش الرحمان گفته شده اند، جایگاه توست اى عبد صالح رحمان .
مى بینمت بر تارک تاریخ ، بشکوه ایستاده اى و قامت خونینت از زخمهاى کشیده شدن پیکرت بر سنگفرشهاى کوفه ، ستاره باران است . سنگفرشهاى کوى و برزن کوفه ، وقتى با بدن مطهرت مماس بودند، بر عرش ،پهلو مى زدند، دیگر سنگفرش نبودند بلکه سنگ عرش شده بودند.
تمام ابهاى جهان و بى کرانگى اقیانوسهاى زمین ، وآمدار و شرمسار ان لحظه اب خواستن و ابخوردن تو هستند. تا، لب گذاشتى ، ظرف اب ، بحر احمر شد و ظرفیت و گستره وجود تو را به حکایت نشست .
اه چه بگویم ؟ که مى بینم از بام دارالاماره و از سر دار، بر سرداران جهان ، امارت مى کنى و هر جا حق طلب و ظلم ستیزى است مسلم تو شده است .
چاه ها چاله هاى انباشته از آتش و شمشیر، گواه روشنى است . بر این حقیقت آفتابى که تو آفتابى و تسلیم ، تسلیم توست . اى سلم بزرگ ؛ عزت و شرف ، بندگان مودب استان رفیع تو هستند و در قدمت به خاک ادب افتاده اند.
اى شهید پیشتاز کربلا، هنوز، عطر دل انگیز ان سلام ملکوتى که به عنوان حسین علیه السلام فرستادى در فضاى آسمان فتوت ، برادرى و انسانیت ، با مشام جان استشمام مى شود و روح را روحانیت و طور سیناى سینه ها را طراوتى تازه مى بخشد.
به سلام قسم ،... الملک القدوس السلام ... سلامى دل انگیزتر از سلام تو در حافظه تاریخ نیست . سلامى از اسلام ناب یک مسلم .
تو از کوه استوا ترى و استوارى عکس برگردان ضایع و کمرنگى است از تو، از همان ایستادن بر بام و به سلام .
اه ... باز هم اه ... از این غم ، که براى عاشقانت ، هممین یک غم کافى است تا هیچ گاه به سرور ننشینند، غم جانکاه ان لحظه که امام نازنین نازدانه ات را بر زانوى مهر نشاند و دیگر دخترکان کاروان ، نگاه معنى دار و غم الودى به یکدیگر کردند و لب گزیدند.
دست مهربان و نوازشگر امام که بر سر دختر تو کشیده مى شد، اعلامیه اى بود، اعلامیه وصال مسلم به ملکوت تو در عرفه شهید شدى تا دعاى ، عرفه مولى الکونین را تفسیر کنى و حماسه مسلم بودن و تسلیم نشدن را بیافرینى .

سفیر حسین علیه السلام
آنشب که شهر کوفه در اشوب غم بود

نامه نگاران را قلم تیغ ستم بود
آنشب که عروس حجله شب شعر میخواند

اشعار غم با واژه هاى بکر میخواند
آنشب زمین از پرده دل ناله میزد

داغ شقایق را به قلب لاله میزد
آنشب حکومت بود سر تا پا نظامى

حامى یک مامور جلبش صد حرامى
در کوچه اى مرد غریبى راه میرفت

از بى پناهى در پناه اه میرفت
مرغ دلش گاهى هواى یار میکرد

از خستگى گه تکیه بر دیوار میکرد
در کارگاه لب درنا سفته مى سفت

اسرار دل را این چنین با باد میگفت
اى باد صرصر همتى چون وقت تنگ است

چرخ زمان ابستن اشوب جنگ است
دارم بتو من دست استمداد اى باد

چون هستیم را داده ام بر باد اى باد
اینک که در این شهر دلدارى ندارم

تنهاى تنها هستم و یارى ندارم
از من ببر در نزد دلدارم پیامى

زیرا که غیر از او ندارم من امانى
از قول من بر گو تو با نور دو عینم

فرزند دلبند على یعنى حسینم
مولاى من از کوفیان قطع نظر کن

کوفه میاعزم سفر جاى دگر کن
مولاى من جان رسول الله برگرد

دانم که در راهى ولى زین راه برگرد
اینان که بر لب نعره تکبیر دارند

جاى وفا زیر عبا شمشیر دارند
شمشیرها شان بهر قتلت تیز گشته

پیمانه ها شان از ستم لبریز گشته
با سنگ و تیر و نیزه ها شان میزبانند

آماده از بهر ورود میهمانند
اى یوسف من پا سر بازار مگذار

پا بر سر بازار این اشرار مگذار
اینجا متاع عاشقى را مشترى نیست

این فرقه را کارى بجز غارتگرى نیست
اینان همه ایفا گران نقش خونند

چون بیخبر از سنگر عشق و جنونند
تنها بیا اما میاور خواهرت را

تنها به خواهر ان سه ساله حضرت را
ائى اگر در کوفه اى فخر زمانه

دشمن زند بر خواهر تو تازیانه
ائى اگر در کوفه میگردد به سیلى

مانند زهرا روى اطفال تو نیلى
ائى اگر در کوفه بینى داغ اکبر

انسان که روید لاله ها از باغ اکبر

 

 



نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : جمعه 92 اسفند 16
زمان : ساعت 3:5 صبح
حضرت آدم علیه السلام و روز عاشورا
| نظر بدهید

حضرت آدم علیه السلام و روز عاشورا

خداوند متعال، زمین را از دو روز آفرید و کوههای سنگین را بر روی آن، قرار داد و وسایل زندگی و نیازمندیهای ساکنین آن را، در دو روز به وجود آورد، سپس آسمان و پس از آن عرش را آفرید و خورشید و ماه را ایجاد کرد، آن گاه فرشتگان را بوجود آورد که او را تسبیح و تقدیس می‏کنند و با اخلاص به عبادت او قیام دارند.
سپس اراده‏ی خداوند تعلق گرفت و حکمتش اقتضا کرد که آدم و فرزندان او را بیافریند تا در زمین ساکن شوند و آن را آباد کنند، پس فرشتگان را آگاه ساخت که به زودی مخلوق دیگری را ایجاد می‏کند که در زمین تلاش کنند و در پست و بلند آن بگردند و نسل ایشان در نواحی مختلف آن پراکنده شوند، از روئیدنیهای زمین بخورند و گنجینه‏ها و معادن آن را استخراج کنند و برخی، جانشین برخی دگر باشند.
فرشتگان مخلوقاتی هستند که خداوند، آنان را برای پرستش خود برگزید و نعمت خود را بر آنها تمام گردانید و ایشان را به طاعت خود راهنمائی فرمود.
بر فرشتگان گران آمد که خداوند، مخلوقی جز آنان را بیافریند و بیمناک شدند که این آفرینش در اثر تقصیری است که از آنها سر زده، و یا برای مخالفتی است که از بعضی ایشان بوجود آمده، بدین جهت برای تبرئه خود گفتند: خداوندا! با اینکه ما پیوسته به تسبیح و تقدیست کمر بسته‏ایم، چرا مخلوقی غیر از ما ایجاد می‏کنی؟! در صورتی که آنها بر سر منافعی که در زمین است، اختلاف خواهند کرد و در روی زمین فساد بر پا خواهند نمود.
این سخن را فرشتگان بدان جهت گفتند تا پاسخی از پروردگار بشنوند که شبهه‏ ی ایشان زائل شود و وسوسه‏ ها از سینه‏ هاشان بیرون رود، و دیگر آنکه امید داشتند که خداوند متعال آنها را در زمین جانشین قرار دهد، زیرا آنها به رعایت نعمت خداوند، سابق‏تر و به شناختن حق او شایسته‏ تر بودند، و این سؤال از جهت انکار بر کار خدا و شک در حکمت او، و همچنین از جهت عیب گویی آدم و فرزندان او نبود، زیرا فرشتگان اولیاء مقربین و بندگان گرامی خداوند هستند که در سخن بر او پیشی نمی‏گیرند و به دستور او کار می‏کنند.
خداوند جوابی به آنها فرموده که دلهاشان آرام و خیالشان راحت شد، فرمود: من می‏دانم آنچه را شما نمی‏دانید و در جانشین نمودن آدم، حکمتی می‏بینم که شما از درک آن عاجزید بزودی آن چه را اراده کرده‏ام می‏آفرینم و جانشین قرار می‏دهم، آن گاه آن چه را از شما پنهان و مستور بود، خواهید دید، هنگامی که او را آفریدیم و از روح خود در او دمیدم او را سجده کنید.
خداوند بدن آدم را از گل مخصوصی خلق کرد و از روح خود در آن دمید، نسیم حیات در پیکر او وزید و بشری کامل و بی‏عیب کردید پس از آن، خداوند به فرشتگان دستور داد که آدم را سجده کنند، آنان با فروتنی فرمان خدا را پذیرفتند و آدم را تعظیم نمودند و در برابر او چهره به خاک نهادنند ولی شیطان با دستور حق مخالفت کرد و از سجده خودداری نمود.
خداوند، سبب سجده نکردن و تخلف او را پرسید و فرمود: چه چیز مانع شد که آدم را سجده نکردی؟ خود را بزرگ شمردی یا از جمله‏ی سرکشان بودی؟!
شیطان گمان کرد عنصر او از عنصر آدم بهتر و جوهرش پاکتر است و گمان کرد که هیچ کس به مقام ارجمند و منزلت رفیع او نمی‏رسد و گفت: من از آدم بهترم، مرا از آتش آفریدی و او را از گل.
آشکارا به معصیت اقدام کرد و از مخالفت و تکبر خود پرده برداشت و از فرمان پروردگار سرپیچی نمود، آدمی را که خدا با دست قدرت خود آفریده بود، سجده نکرد و از کافرین گردید.
خداوند او را به گناهش مجازات کرد و به او فرمود: از آسمان بیرون برو، زیرا تو از رحمت ما رانده شده‏ای و لعنت شامل حال تو است تا روز قیامت، شیطان از پروردگار درخواست کرد که او را تا روز قیامت مهلت دهد و زنده بدارد، خداوند درخواست او را پذیرفت و به او فرمود: تا روز معین از مهلت داده شدگانی.
هنگامی که خواهش او قبول و درخواستش پذیرفته شد از احسان خدا تشکر نکرد، بلکه نعمت حق را با کفران پاداش داد و گفت: برای این که مرا گمراه ساختی بر سر راه بندگانت می‏نشینم، و برای گمراه ساختن آنها در کمین هستم و کوشش می‏نمایم، سپس از پیش رو و از پشت سر و از راست و چپ نزد بندگانت می‏آیم و بیشتر آنها را شکر گذار خود نخواهی یافت.
خداوند شیطان را از درگاه خود راند و خواسته‏های او را پذیرفت و به وی گفت: اینک به راهی که انتخاب کردی برو، و هر یک از ایشان را که توانستی با صدای خود مضطرب و پریشان کن و با لشکریان سواره و پیاده‏ی خود بر آنها بتاز و در اموال و اولاد با آنان شرکت کن، و آنان را با وعده‏های دروغ سرگرم کن و به آرزوهای دور و دراز مشغول ساز ولی هرگز در گمراه ساختن کسانی که عقیده‏ی محکم و عزم راسخ دارند و بندگان بااخلاص منند تو را آزاد نخواهم گذاشت و آنان مسلط نخواهم کرد. زیرا دلشان به تو بی‏توجه و گوششان به حرف تو بدهکار نیست.
اما تصمیمی که برای گمراه ساختن آدمیان گرفتی، پس حساب تو در برابر این گناه، سخت و مجازات تو بسیار بزرگ خواهد بود و من دوزخ را از تو و پیروانت پر خواهم کرد.
فرشتگان آدم را سجده کردند و به مقام ارجمند او در پیشگاه پروردگار اعتراف نمودند، ولی مثل اینکه آنها گمان می‏کردند که از نظر علم و فهم از آدم برترند، بدین جهت خداوند متعال از علم خود به آدم عنایت کرد و او را به نور خود منور گردانید و نامهای مخلوق خود را به او یاد داد، آن گاه برای این که عجز و قصور ملائکه آشکار شود و بفهمند که حکمت خدا مقتضی بود، کائنات را به آنها ارائه داد و فرمود: اگر راست می‏گوئید نامهای این آفریدگان را به من بگوئید،
فرشتگان مبهوت از جواب عاجز شدند و به ناتوانی و کوتاهی پایه‏ی علم خود اعتراف کردند و گفتند: پروردگارا! ما جز از آنچه از تو آموخته‏ایم چیزی نمی‏دانیم همانا عالم و حکیم مطلق تویی، چون آدم از دریای فیض پروردگار قطره‏ای و از پرتو علم او بهره‏ای برداشته بود، خداوند به او دستور داد که آنچه فرشتگان ندانستند و از جوابش عاجز ماندند به ایشان خبر دهد، تا با این وسیله فضیلت آدم و حکمت استخلاف او آشکار گردد، آدم به آنها خبر داد و سپس خداوند به آنها فرمود: آیا به شما نگفتم که من غیب آسمانها و زمین را می‏دانم و بر کارهای آشکار و پنهانتان عالمم؟ در این هنگام فضیلت آدم بر ملائکه معلوم شد و راز آفرینش وی و حکمت استخلاف او را دیدند.
خداوند نعمت خود را از شیطان بازگرفت و از رحمت خود دور کرد آن گاه آدم و همسرش را در بهشت جای داد و به وی گفت: نعمتی که به تو عطا کرده‏ام به یاد داشته باش، تو را به خلقتی بدیع آفریدم و بشری که می‏خواستم بوجود آوردم و از روح خود در تو دمیدم و فرشتگانم را به سجده‏ی تو واداشتم و بهره‏ای از علم خودم را به تو بخشیدم و این ابلیس است که او را از رحمتم مأیوس ساختم و چون از فرمان من سرپیچی کرد او را لعنت کردم و اینک بهشت را که خانه‏ای جاوید است جایگاه تو قرار دادم اگر اطاعت من کنی تو را برای همیشه در بهشت جای خواهم داد و اگر پیمان مرا بشکنی تو را از خانه‏ام بیرون و به آتش خودم معذب خواهم نمود، بیدار باش که شیطان با تو و همسرت دشمن است، شما را از بهشت بیرون نکند که به بدبختی مبتلا می‏شوید.
خداوند به آدم و همسرش اجازه داد که با خاطری آسوده از نعمت‏های بهشت استفاده کنند هر میوه‏ای که خواستند بچینند ولی آنان را از نزدیک شدن به یک درخت از درختان بهشت نهی کرد و برای آنکه پرده‏ی ابهام برداشته شود و آن درخت را بشناسد، آن درخت را معین و به آن اشاره فرمود و آنان را از نزدیک شدن به آن بیم داد که اگر به آن نزدیک شوند یا از میوه‏ی آن بخورند در زمره‏ی ستمکاران محسوب خواهند شد و همچنین وعده داد که اگر از آن دوری کنند نعمتهای بهشت را برای آنان دائمی و جاوید گرداند و هرگز روی گرسنگی و برهنگی را نبیند و تشنگی و سختی به آنها نرسد و فرمود: ای آدم! تو و همسرت در بهشت ساکن شوید و با فراغت خاطر هر چه خواستید بخورید ولی نزدیک این درخت نشوید که از ستمکاران خواهید بود. همانا بر تو است که در بهشت گرسنه و برهنه نشوی و تشنگی نبینی و از آسیب گرمی آفتاب محفوظ باشی.
برای شیطان خیلی سخت و دشوار بود که آدم و همسرش در رفاه و خوشی باشند و او، رانده‏ی درگاه خدا و دور از بهشت بسر برد، بدین جهت تصمیم گرفت کاخ سعادت آنها را واژگون سازد و نعمت را از ایشان سلب کند. آری آدم همانست که او را از مقام عالی و ارجمندش به زیر آورد و از نعمت و رضای خدا دور کرد و بواسطه‏ی همین آدم بود، که سرکشی و نابکاری او آشکار شد اینک باید انتقام بکشد و با نیرنگ او را مذموم سازد، آهسته آهسته وارد بهشت شد و در آشکار و نهان با آدم سخن گفت، خود را دوست پاکدل و ناصح و بااخلاص معرفی کرد و برای بدست آوردن دل آدم تلاش فراوان نمود، از هر دری درآمد و از هر راهی وارد شد، علاقه‏ی خود را با آدم و همسرش ابراز کرد و غرض خود را برای از دست رفتن نعمت‏های آنها اظهار داشت و گفت: خداوند شما را از خوردن این درخت نهی نکرده مگر برای آنکه اگر بخورید دو فرشته می‏شوید یا در بهشت جاودان خواهید بود.
شیطان دید آدم و همسرش از پذیرفتن سخن او متوحش و از مشورت او گریزانند، به حرف او گوش نمی‏دهند و نصیحتش را نمی‏پذیرند، بدین جهت برای ایشان قسم یاد کرد که من خیر خواه شمایم، قصد زیان و بدبختی شما را ندارم، قسم یاد کرد تا پاکدلی و خیر خواهی خود را ثابت کند و بدون تردید برای گمراه کردن آن دو، پافشاری و اصرار بسیار کرد و نیرنگ خود را با این ترتیب به کار برد، بالأخره آدم و همسرش فریفته شدند و از آنها لغزش بزرگی بوجود آمد.
چون آدم و حوا از فرمان خدا بیرون رفتند، خداوند نعمت خود را از ایشان گرفت و بهشت را بر آنها حرام کرد و به آنها فرمود: مگر من شما را از نزدیک شدن به این درخت نهی نکردم و نگفتم که شیطان دشمن آشکار شما است؟
آدم و همسرش به درگاه خداوند بازگشت و توبه نمودند و از کرده‏ی خود پشیمان شدند و گفتند: پروردگارا! ما به خویشتن ستم کردیم و اگر تو ما را نیامرزی و بر ما رحم نکنی از زیانکاران خواهیم بود، خداوند فرمود: بیرون روید، منزل و جایگاه شما در زمین است و تا روز قیامت دشمن یکدیگر خواهید بود.
خداوند توبه‏ی آنان را پذیرفت و فرمان داد تا از بهشت بیرون روند و به آنها اطلاع داد که دشمنی بین ایشان و شیطان ادامه خواهد داشت.
وقتی که یک آدم علیه‏السلام در اطراف زمین سیر می‏نمود تا اینکه به سرزمین کربلا رسید، پایش به چیزی برخورد کرد. سپس بر زمین افتاد و خون از پایش جاری شد، آنگاه سر به آسمان بلند کرد و گفت: خداوندا! آیا گناهی از من صادر گردید که این گونه مرا معاقب فرمودی؟ وحی رسید: نه، ولکن فرزندت حسین علیه‏السلام در این مکان کشته می‏شود، پس خون تو موافق خون او جاری شد.
عرض کرد: چه کسی قاتل اوست؟ وحی آمد که یزید ملعون، پس او را لعن کن. پس از آنکه آدم علیه‏السلام او را لعن نمود به سوی جبل عرفات روانه شد.



نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : جمعه 92 اسفند 16
زمان : ساعت 3:1 صبح
ما ایستاده ایم
| نظر بدهید

ما اهل کوفه نباشیم...

اگر ما در زمان امام حسین (ع) نبودیم که ایشان را یاری کنیم. امروز ولی امر مسلمین و جانشین بر حق او هست، این میدان و این شما، بدانید که ما در معرض آزمایش قرار گرفته ایم. بدانید که اگر کسی عقب بنشیند و نگاه کند، مثل اهل کوفه است که نشستند و به امام علی (ع) نگریستند ....

شهید شکری پور



نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : جمعه 92 اسفند 16
زمان : ساعت 2:59 صبح
القاب امام حسین (ع)
| نظر بدهید

عطشان

از القاب سید الشهدا که تشنه از کربلا به شهادت رسید. این تعبیر در روایات، تواریخ و زیارتنامه‌ها درباره آن امام آمده است.

مظلوم

ستمدیده؛ از لقب‌های سید الشهد است که اغلب با نام او همراه است .(یا حسین مظلوم). در زیارتنامه ها و احادیث،‌ تکیه بر روی این لقب، ظالم بودن حکومت اموی و سپاهی که در کربلا آن حضرت را به شهادت رساند.

قتیل العبرات

کشته‌ی اشک ها؛شهیدی که هم نامش گریه آور است و هم اشک ریختن در سوگ او ثواب داردو موجب احیای عاشورا است.

سیّد الشهدا

به معنی سرور و سالار شهیدان . حماسه و ایثار ابا عبدلله چنان بود که او را بر همه‌ی شهیدان برتری و سروری داد و شهدای کربلا را نیز بر دیگرشهیدان فضیلت بخشید و این سیادت و برتری در عرصه‌ی‌قیامت هم مشهود خواهد بود .

ثارالله

یعنی خون خدا . شدت همبستگی و پیوند سید الشهدا با خدا به نحوی است که شهادتش همچون ریخته شدن خونی از قبیله‌ی خدا می ماند که جز با انتقام گیری‌و خونخواهی او‌لیاء خدا تقاص نخواهد شد.

قتیل الله

کشته شده ای از قبیله‌ی ‌خداوند که جز با انتقام گیری و خونخواهی اولیاء خدا تقاص نخواهد شد.

وترالله

دارای معنی ثارالله و قتیل الله است.

خامس اصحاب کسا

پنجمین نفر از اصحاب کسا . رسول خدا بنا به دستور خداوند ،فاطمه ،علی،حسن و حسین علیهم السلام را جمع کرد و همه را در زیر عبایی قرار داد و آن ها را اهل بیت خود خواند که پنجمین آنها حضرت سیدالشهدا علیه السلام است.

وارث

ارث برنده ؛ وراثت حسین بن علی(علیه السلام) از انبیاو اوصیا برای آن است که خط جهاد در راه و مبارزه با باطل و ستم و طاغوت ،سرلوحه‌ی دعوت همه‌ی انبیا بوده است‌و کربلا تجلی این خط ممتد درگیری حق و باطل است.

موضع سرّالله

یکی دیگر از لقب ها ی‌ ‌سید الشهدا (علیه السلام) که اشاره به این دارد که ایشان محل نگهداری راز های خداوند است.

لدلیل علی‌الله

حسین (علیه السلام) دلالت کننده بر وجود خداوند است .

مجاهد

یکی از لقب های سید الشهدا است که اشاره به کارزار کردن امام با کافران برای آزادی دارد.

شهید

شاهد، شهادت دهند، همچنین به معنی کشته شدن در راه خدا و دین است که یکی از لقب های سیدالشهداست.

رشید

خوش قد و قامت،رستگار ، دلیر و شجاع. یکی دیگر از لقب ها سید الشهدا است .

غریب الغرباء

تنها و بی یاور؛ چون امام حسین (علیه السلام) در کربلا بی یار و یاور بود و لشکر یزید او را بسیار آزار و اذیت کردند، ایشان به غریب الغربا ، یعنی غریب ترین غریبان ملقب شده اند .

شاهد

گواه ، حاضر، مرد خدای تعالی؛ اثریست که مشاهده در قلب ایجاد می کند و آن مطابق است با حقیقت آنچه در صورت مشهود بر قلب‌ ظاهر می شود. یکی دیگر از لقب ها سید الشهدا است.

حجت الله

حجت به معنای دلیل و برهان است و امام حسین (علیه السلام) برهان خداوند بر روی زمین است .

خازن الکتاب المسطور

خزانه دار قرآن، یکی دیگراز لقب ها سید الشهدا است.

سفیر الله

فرستاده‌ی خداوند . یکی دیگر از لقب ها سید الشهدا ست.

عابد

عبادت کننده و یکی دیگر از لقب ها سید الشهدا . از نمونه های بارز اهمیت ایشان به عبادت ،می توان به برپا داشتن نماز ظهر عاشورا توسط ایشان اشاره کرد.

سید شباب اهل جنه

سرور جوانان بهشت. امام حسین (علیه السلام) به همراه برادرشان ، این لقب را از حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) دریافت کردند .

سفینه النجات

امام حسین (علیه السلام) به عنوان کشتی نجات آدمیان معرفی شده است که هر کس به آن پناه بیاورد در امان است.

امام

به معنی پیشوا، شیعیان اثنی عشری به دوازده امام اعتقاد دارند که امام حسین (علیه السلام) سومین آن هاست.

مقتول

کشته شده؛ یکی دیگر از لقب ها سید الشهداست.

زکی

پاکیزه،پارسا، یکی دیگر از لقب های سیدالشهدا است.

عبدالله

بنده خاص خدا را گویند،‌ شهیدی که عبد خداوند و مطیع اوامر الهی بود.

وصی الله

قضاء ، مقامی است که در آن نمی‌نشیند،‌ مگر وحی،‌ یعنی امام یا کسی که امام او را معین کرده باشد، وحی‌الله به معنی تعیین شده از طرف خداوند است.

قتیل الکفره

شهید به دست کفر، در زمانی که کفر بر حق و عدل حکومت می‌کند و امام حسین (علیه السلام) خود را ملزم برقیام بر علیه کفر می‌داند.

ولی الله

است ولی به معنی قرار گرفتن چیزی در کنار چیز دیگر است، به نحوی که فاصله‌ای در کار نباشد؛ بعنی اگر دو چیز آن چنان به هم متصل باشند که هیچ چیز دیگر در میان آن‌ها نباشد،‌ ماده ولی استعمال می‌شد، این که در مورد قرب و نزدیکی به کار رفته است، ولی‌الله، به معنی قرب و نزدیکی معنوی به خداوند.

سبط پیامبر

سبط به معنی نواده است . از لقب های امام حسین (علیه السلام) ، سبط محمد النبی و سبط النبی است . امام حسین (علیه السلام) سبط اصغر پیامبر و امام مجتبی (علیه السلام) سبط اکبر نامیده می‌شوند.

آل الله

مقصود از آل الله و خاندان خدا، اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)اند. امام حسین (علیه السلام) خود و دودمان پیامبر را آل الله دانسته است، آن جا که می فرماید «نحنُ آل الله و و‏‎َرثَه رسوله»

ابوالشهداء

پدر شهیدان، کنیه‌ای که بر شهیدان اطلاق می‌شود. از آن جا که امام حسین (علیه السلام) الهام بخش شهیدان راه حق بود و کربلا یش دانشگاه شهادت محسوب می‌شد.و می‌شود، به آن حضرت این عنوان را داده‌اند.

ابوالاحرار

حسین (علیه السلام) هم چنین لقب ابوالمجاهدین را دارد از آن جا که حسین (علیه السلام) الهام بخش احرار و آزادگان است و کربلایش محل رجوع آزادگان و شیفتگان طریق هدایت است.

ابوالمجاهدین

حسین (علیه السلام) هم چنین لقب ابوالمجاهدین را دارد از آن جا که حسین (علیه السلام) الهام بخش مجاهدین و شهدا است و کربلایش محل رجوع مجاهدین و شیفتگان طریق هدایت است.

خامس آل عبا

از لقب‌های سید الشهدا است که پنجمین نفر از «اصحاب کسا» است.

خون خدا

لقب سید الشهدا (علیه السلام) است و به معنی ثارالله می ‌باشد.

سلطان کربلا

از القاب سید الشهدا است به معنی بزرگ شهید کربلا

وترالموتور

یکی از القاب سیدالشهداء (علیه السلام) تنهایی اوست .

سریع العبره

یکی از القاب امام حسین (علیه السلام) به معنی این است که یادش به سرعت اشک‌ها را جاری می‌سازد.

قتیل اشقیاء

یکی از القاب حسین بن (علیه السلام) است. او که از خاندان خداوندی برابر دست شقی ترین مردمان به شهادت رسید و این لقب را گرفته است.



نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : جمعه 92 اسفند 16
زمان : ساعت 2:58 صبح
سردار خاور میانه
| نظر بدهید

تفاوت خط قرمز ها ...

سردار خاورمیانه :
هر چتر بازی که قرار است از هواپیما هلی برد شود .
هر تفنگداری که قرار است از ناو ها پیاده شود .
هر کماندویی که قرار است با نفربر وارد شود .
 یادش باشد که قبلا تابوتش را سفارش داده باشد .

شمامات خط قرمز انقلاب اسلامی است .
همان جایی که می تواند معراج ها و گورستان شما باشد ....
جدیدا هایو هوی های نخست وزیر دیوانه ی سرزمین غصبی زیاد شده جنب و جوشش فراوان
البته جوک های  ایشان هم بامزه تر شده ....
از فرانسه گدا گشنه بگویم که تا دلار های یهودیان را دیدید یهودیان شدند برادر و رفیق و یار چندین ساله یشان
اگه یادتان بیاید نتانیاهو در سال گذشته خط قرمزی برای ما تعیین کردند که به جوک سال تبدیل شد
اینقدر گفتند این بهار  به ایران حمله می کنیم که آخر یه عده در ایران ****** ....
سردار سلیمانی مانند دلقک یهودیان هر روز میکروفون بدست نمی گیرید تا هر روز هر که را می خواهد تخریب کند
بعضی ها می گویند آن جمله ی بالا که از سردار نقل شده تکذیب شده است ...
خب مهم نیست تکذیب شده باشد یا خیر
ولی رعب و وحشت بر دل برخی ها انداخت
وقتی فرماندهان سپاه پاسداران گفتند سوریه خط قرمز ایران است
برادران غربی ما به کمک پوتین خواستند این قضیه را طوری تمام کنند که جلوی جهانیان ضایع نشوند
آقایان پول دار یهودی تفاوت ما با شما در تفاوت خط قرمز هاست ....



نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : جمعه 92 اسفند 16
زمان : ساعت 2:56 صبح


مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
Design By : Ashoora.ir



 

کل بازدید: 151130
بازدید امروز: 15
بازدید دیروز: 12
تعداد کل پست ها: 347

دانشنامه عاشورا

روزشمار محرم عاشورا






پایگاه جامع عاشورا