سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نگاهی به برخی توصیه های معنوی آیت الله آقا مجتبی تهرانی
| نظر بدهید

ر‎ها کن و برو! 

کسی که می‎بیند توان این مسئولیت را ندارد که در سطح اجتماع مسلمین یا هر محیط دیگر، زمینه تربیت انسان‎‎ها را فراهم کند و دستورات الهی را انجام دهد، نباید کار را بپذیرد، چه رسد به این‎که برای رسیدن به آن منصب و پست، تلاش و رقابت کند! لذا اگر کسی علم دارد که ناتوان است ولی درعین‎حال خودش را در معرض این مسئولیت‎‎ها قرار دهد، معلوم می‎شود که متدین واقعی نیست. یک وقت هست که نمی‎داند، وقتی وارد کار شد، می‎فهمد که نمی‎تواند، اگر متدین است، باید کار را ر‎ها کند و برود. 
 
مؤمن این دو ویژگی را ندارد

پیغمبر اکرم‎(صلّی الله علیه وآله و سلّم) فرمودند: «خَصْلَتَانِ لَا تَجْتَمِعَانِ فِی مُؤْمِنٍ الْبُخْلُ وَ سُوءُ الظن بِالرّزْق‎» دو خصلت هیچ‎گاه برای مؤمن به‎وجود نمی‎آید: بخل و سوءظن به رزق. این روایت خیلی ظرافت‎کاری دارد. 
«اعتراف به ربوبیت» یک وقت «زبانی» است، یک وقت «اعتقاد عقلی» است و یک وقت از واردات قلبی است که اسم آن می‎شود «ایمان». همینکه بگوییم:

من می‎خواهم امشب و در این جلسه به جوانان توصیه کنم که مواظب باشید! می‎خواهند شما را به لاابالیگری بکشانند. این‎ها دشمنان اسلاماند که شما را به لاابالیگری می‎کشانند. می‎خواهند روحیه تعبد را از شما بگیرند.

«ایمان»، می‎شود «امر قلبی». کسی که به ربوبیت حق اعتقادِ قلبی داشته باشد، بخیل نمی‎شود و سوءظن نسبت به رزق پیدا نمی‎کند. حضرت این مطلب را خیلی صریح بیان می‎کنند. 
مانع اصلی چیست؟ 
این را بدانید آن‎چه که مانع است، تعلقات نفسانی است. «تعلقات نفسانی، مانع است»؛ نه می‎گذارد حق را تشخیص دهی، نه راه رسیدن به حق را، نه حرکت در راه حق را و نه می‎گذارد پایداری در این راهکنی. اگر این‎ها را کنار بگذاری، حق می‎درخشد؛ راهش را هم خودش نشان می‎دهد. بعد هم وقتی زیبایی‎اش را دیدی، به حرکت می‎افتی. مانع همه اینها، تعلقات نفس است.
علی(علیه‎السلام) بعد از این جملات به «استقامت» و «صبر» سفارش می‎کنند؛ «وَالِاسْتِقَامَه الِاسْتِقَامَه ثُم الصبْرَ الصبْرَ وَ الْوَرَعَ الْوَرَعَ إِن لَکمْ نِهَایه فَانْتَهُوا إِلَی نِهَایتِکمْ» بر شما باد به پایداری، پایداری؛ سپس به صبر، صبر؛ ورع و پرهیزکاری؛ همانا برای شما پایانی است، پس خویش را به مقصد خویش برسانید! 
بعضی‎ها حق را تشخیص دادند اما... 
علی(علیه‎السلام) فرمود: از حق دست برندارید! از این جمله معلوم می‎شود که نظر حضرت به عده‎ای بوده است که حق را تشخیص دادند، راه رسیدن به آن را هم پیدا کردند و چه بسا مدتی هم در آن راه قدم گذاشتند، بعد عواملی موجب شد که دیگر پایداری نکردند. «فَلَا تَزُولُوا عَنِ الْحَق وَ وَلَایه أَهْلِ الْحَق فَإِنه مَنِ اسْتَبْدَلَ بِنَا هَلَک» چقدر زیبا میگوید. این‎ها از حق کناره

خیال نکنید ذکر و وِرد و امثال این‎ها آدم را به‎جایی می‎رساند! اگر این نباشد، همه آن‎ها بی‎اثر است. گاهی به من مراجعه می‎کنند و می‎گویند چه‎کار کنیم؟ می‎گویم این اداواطوار درآوردن یعنی چه؟!

گرفتند و رابطه‎شان را با کسانی که راهبران به‎سوی حق بودند و در مسیر حق راه‎بر بودند، قطع کردند و برای همین هلاک شدند. 
برای رسیدن به شهود چه کنیم؟ 
... آن‎هایی که می‎خواهند به شهود برسند باید همین مسیر شرع را بروند. این را بدانید که از نظر مقامات معنوی راهی جز همین راه شرع نداریم؛ یعنی ترک محرمات و اتیان واجبات. خیال نکنید ذکر و وِرد و امثال این‎ها آدم را به‎جایی می‎رساند! اگر این نباشد، همه آن‎ها بی‎اثر است. گاهی به من مراجعه می‎کنند و می‎گویند چه‎کار کنیم؟ می‎گویم این اداواطوار درآوردن یعنی چه؟! اگر واقعاً می‎خواهی معصوم شوی، با ترک محرمات و اتیان واجبات، می‎شوی معصوم؛ مستحبات و مکروهات هم پیشکِشت!
این را مقید باشید. بنا نیست ‎نعوذ بالله، انسان یک زبان افسارگسیخته داشته باشد، چشم افسارگسیخته داشته باشد، گوش افسارگسیخته داشته باشد، اعضاء و جوارح ظاهری‎اش از نظر مسائل شرعی اصلاً رعایت نکند، بعد این با ذکر و وِرد به مقامات معنویه برسد. نه خیر! معلوم می‎شود که هیچ درک نکرده‎ای معارف اسلام را...
راه نجات از خطر 
  من می‎خواهم امشب و در این جلسه به جوانان توصیه کنم که مواظب باشید! می‎خواهند شما را به لاابالیگری بکشانند. این‎ها دشمنان اسلاماند که شما را به لاابالیگری می‎کشانند. می‎خواهند روحیه تعبد را از شما بگیرند. مواظب باشید و این را حفظ کنید! بهخصوص این گوهر گرانبها را حفظ کنید! نکند یک وقت آن طرف، دلهایتان را از حسین جدا کنند! خطر آن‎جا است! بدانید نجات‎دهنده شما هم همین پیوند با حسین است!

روابط عمومی هیئت محبان سیدالکریم (ع)


نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : چهارشنبه 92 آذر 20
زمان : ساعت 1:30 صبح
شعر بی نقطه از علامه حسن زاده آملی
| نظر بدهید

حرم مطهر

الله سر هر اسم و رسمی 

الله مهار هر طلسمی

 الله سرور و روح سالک

حامی و حمای در محالک

الله ورای کل کامل

سر سلسله همه مراحل

محمود مسلم ملائک

امار مطاع در ممالک

هم سالک و هم سلوک و مسلوک

او مالک و ماسواه مملوک

هر حکم که داد هر دل آگاه

سر لوحه حکم اسم الله

اسمی که در او دوای هر درد

اسمی که روای مرئه و مرد

اسمی که مراد آدم آمد

اسمی که سرود عالم آمد

سوداگر اگر در او دل آسود

سودا همه سود دارد و سود

مر همدم کردگار عالم

کی هول و هراس دارد و همّ

دل در حرم مطهر او

گل گردد و هم معطّر او

هر دل که ولای وصل دارد

همواره هوای وصل دارد

موسی که هوای طور دارد

کی دل سر وصل حور دارد

ای وای مر آدم هوس را

دل داده کام سگ مگس را

در وصل صمد رسد رصدگر

در اسم احد رود سراسر

درگاه سحر مراد سالک

دادار دهد علی مسالک

لوح دل آملی اوّاه

دارد صور ملائک الله

روابط عمومی هیئت محبان سیدالکریم (ع)


نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : چهارشنبه 92 آذر 20
زمان : ساعت 1:23 صبح
نام های رسول خدا (ص) از نظر خدا
| نظر بدهید

رسول گرامی اسلام (ص)، در حدیثی مفصل به جابر بن عبدالله انصاری، چنین فرمودند: «من شبیه‏ ترین مردم به آدم هستم و ابراهیم شبیه ‏ترین مردم از نظر خلقت و اخلاق به من است و خداوند از بالاى عرش‏ خود مرا با ده نام‏ نامیده است...» (3)
در اینجا رسول خدا (ص)، این نامها را برمی شمرند که عبارت است از:
1. محمد: «... [خداوند] نام مرا از نام خود مشتق ساخته و مرا محمّد نامیده و او خود محمود است و مرا در بهترین نسل از امتم مبعوث کرده...» و «...مرا در قرآن محمّد نامیده و من در قیامت در داورى محمود هستم و کسى جز من شفاعت نمى‏کند.»
2. احید:  «در تورات مرا احید نامیده که از توحید است و با توحید، بدن‏ هاى امّت مرا بر آتش حرام کرده...»
3. احمد: «...و در انجیل مرا «احمد» نامیده است، پس من در میان اهل آسمان محمود هستم و امّت مرا حامدین (ستایشگران) قرار داده...»
4. ماح: «و مرا در زبور «ماح» نامیده که به وسیله من خداوند بتها را از زمین محو کرده...»
5. حاشر: «و در قیامت مرا «حاشر» نامیده که مردم بر قدم من محشور مى‏شوند...» یعنی در محشر، مردم پس از رسول خدا (ص) محشور می شوند. (4)
6. موقف: «و نیز مرا موقف نامیده که مردم را در برابر خدا برای حساب، نگه می دارم» 7. عاقب: «و مرا عاقب نامیده که در پس همه پیامبران آمده‏ام و پس از من پیامبرى نخواهد بود و مرا پیامبر رحمت و پیامبر توبه و پیامبر محبت قرار داده...»
8. مقفی: «و نیز مقفّى نامیده است که پس از همه پیامبران آمده‏‌ام...» ایشان در ادامه فرمودند: «و من قیّم و کامل و جامع هستم و خداوند بر من منّت نهاده و گفته است: یا محمّد! خداوند بر تو درود مى‏فرستد و من هر پیامبرى را به سوى امتش با زبان آنان فرستادم و تو را به هر سرخ و سیاهى از خلق خود فرستاده‏ام و تو را با رعب [در دل دشمنان] پیروز کرده‏ام که کسى را با آن پیروز نکرده‏ام و غنیمت [جنگى] را براى تو حلال کرده‏ام و به کسى پیش از تو حلال نکرده بودم و به تو و امّت تو گنجى از گنج‏هاى عرشم را داده‏ام که همان فاتحة الکتاب و آیات پایانى سوره بقره است و براى تو و امّت تو همه ی زمین را سجده‏ گاه و خاک آن را پاک‏ کننده قرار داده‏ام. تو را با یاد خودم هم ردیف قرار داده ‏ام، تا کسى از امّت تو مرا یاد نکند، مگر اینکه تو را هم همراه با من یاد کند، خوشا به حال تو و امّت تو اى محمد!» (5)
پیامبر بشارت و بیم دهنده
گروهی از یهودیان خدمت حضرت رسول (ص) آمدند و سؤال کردند که: به چه سبب تو را محمد و احمد و ابوالقاسم و بشیر و نذیر و داعی نامیده اند؟
فرمودند: مرا «محمد» نامیدند زیرا که در زمین مورد ستایش قرار گرفتم؛ و «احمد» نامیدند برای آن که مرا در اسمان ستایش می کنند؛ و «ابوالقاسم» نامیدند برای آن که حق تعالی در قیامت، بهشت و جهنم را به سبب من قسمت می نماید، پس هر که کافر شده است و ایمان به من نیاورده است از گذشتگان و آیندگان به جهنم می فرستد و هر که ایمان آورد؛ به من و اقرار نماید به پیغمبری من، او را داخل بهشت می گرداند؛ و مرا «داعی» خوانده است برای آن که مردم را دعوت می کنم به دین پروردگار خود؛ و مرا «نذیر» خوانده است برای آن که می ترسانم به آتش هر که را نافرمانی من کند؛ و «بشیر» نامیده است برای آن که بشارت می دهم مطیعان خود را به بهشت.» (6)
نام رسول خدا (ص) نزد اهل کتاب
بعضی از علما از قرآن مجید چهارصد نام برای آن حضرت بیرون آورده اند. مشهور  است که نام آن حضرت در تورات «مودمود» است و در انجیل «فارقلیط» یا «بارقلیطا» و در زبور «فارقلیط.» (7)
مرحوم علّامه شعرانىّ در کتاب اثبات نبوّت، ص 241 مى گوید: «حضرت مسیح (ع) بشارت به آمدن «فارقلیط» داد و این لغت یونانى است و در اصل «پِرِکلیتوس» است، که چون وارد زبان عربی گشت، تبدیل به «فارقلیط» شد و پرکلیتوس کسى است که نام او بر سر زبانها است و همه او را ستایش می کنند و معنى «أحمد» همین است. و نزد این بنده، کتاب لغت یونانى به انگلیسى هست، آن را به آشنایان زبان انگلیسى نشان دادم، گفتند:
«پرکلیتوس» را به همین معنى ترجمه کرده اند، حتّى معنى تفضیلى که در «احمد» است (یعنى ستوده‏ تر) و در محمّد نیست از کلمه «پرکلیتوس» یونانى نیز فهمیده مى‏شود... به عقیده ما ترجمه أوّل صحیح است، و در قرآن فرموده است: «وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ» (8) (و [در انجیل] به رسولی بشارت دادم که بعد از من می آید و نامش احمد است.)» (9)

پی نوشت:
1. قاموس قرآن، ج‏1، ص: 264؛ با استفاده از نرم افزار جامع الاحادیث نور 3/5؛ تولید موسسه نور.
2. شیخ صدوق، معانی الأخبار / ترجمه محمدى، ج‏1، ص: 120؛ با استفاده از همان نرم افزار.
3. الخصال / ترجمه جعفرى، ج‏2، ص: 141؛ با استفاده از همان.
4. با استفاده از کاشفی، حسین، مقاله ی «اسامی حضرت رسالت»، مجله ی
گنجینه، شماره 58؛ به نقل از پایگاه حوزه به آدرس http://www.hawzah.net/fa/magazine/magart/4693/4730/37897?ParentID=78192
5. الخصال، همان.
6. علل الشرایع، ص 127; امالی، شیخ صدوق، ص 158 و 159 ; معانی الاخبار، ص 51؛ به نقل از مجلسی، محمد باقر، «نامهای پیامبر اکرم»، مجله ی فرهنگ کوثر، شماره 49؛ به نقل از سایت پایگاه حوزه، به آدرس http://www.hawzah.net/fa/magazine/magart/4180/4774/39249?ParentID=78192
7. مناقب ابن شهر آشوب 1/195 با (اندکی تفاوت)؛ به نقل از همان مقاله.
8. سوره صفّ آیه 6
9. الإحتجاج / ترجمه جعفرى ؛ ج‏2 ؛ ص435؛ با استفاده از نرم افزار جامع الاحادیث، همان.

روابط عمومی هیئت محبان سیدالکریم (ع)



نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : چهارشنبه 92 آذر 20
زمان : ساعت 1:16 صبح
تحریف زیارت عاشورا در ضمیمه همشهری جوان!
| نظر بدهید

به گزارش خبرنگار هیئت محبان سیدالکریم (ع) : هفته نامه همشهری جوان در شماره 432 خود که به مناسبت ایام محرم منتشر کرده است در پوستر ضمیمه این نشریه زیارت عاشورا را به چاپ رسانده است.

انتشار این پوستر ضمیمه در حالی است که قسمتی از زیارت عاشورا حذف شده است.

 
عبارت «اَللَّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثَّانِىَ وَالثَّالِثَ والرَّابِعَ اَللَّهُمِّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً وَالْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَابْنَ مَرْجانَةَ  وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ اَبى سُفْیانَ وَ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ.» از زیارت عاشورای ضمیمه هفته نامه همشهری جوان حذف شده است.
 
این عبارت در زیارت عاشورا پس از سلام بر حضرت اباعبدالله و دقیقا قبل از فراز سجده است.
 
 
 

روابط عمومی هیئت محبان سیدالکریم (ع)



نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : شنبه 92 آذر 16
زمان : ساعت 3:22 صبح
کمک به فقرا
| نظر بدهید

خبرنگار هیئت محبان سیدالکریم (ع) : اگر ساکن تهران باشید، حتماً در این چند هفته اخیر یکی از بیلبوردهای شهرداری که با موضوع تکدی گری و مبارزه با آن است، را دیده اید.

به نظر شما این فعالیت شهرداری، یا اساسا این نوع نگاه به گدایان شهری، صحیح است؟

komak-be-faghir

قبل از اینکه نظراتان را بفرمائید، به 3 روایت زیر توجه کنید:

1ـ از امام صادق علیه السلام نقل شده که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: گدا را از درخواستش ناامید نکنید و اگر بعضی از مساکین دروغ نمی‌گفتند، هر کس آنها را رد می‌کرد، رستگار نمی‌شد. [وسائل الشیعة، ج 9 ص 418]
2ـ از امام باقر علیه السلام نقل شده که فرمودند: به گدا چیزی بدهید حتی اگر بر اسب سوار بود. (یعنی حتی اگر فقیر به نظر نمی رسد.) [وسائل الشیعة، ج 9 ص 417]
3ـ از حضرت صادق علیه السلام سؤال می‌شود گدایی می‌آید و در خواست کمک می‌کند، وقتی واقع را نمی‌دانیم (یعنی نمی‌دانیم آیا واقعاً فقیر است یا نه؟) چه کنیم؟ حضرت در جواب می‌فرمایند: به کسانی که نسبت به آنها دلسوزی پیدا کردید کمک کنید…[ تفسیر نور الثقلین، ج 5 ص 597]

منتظر نظرات شما بزرگواران هستیم!

روابط عمومی هیئت محبان سیدالکریم (ع)



نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : شنبه 92 آذر 16
زمان : ساعت 3:15 صبح
50 رباعی و غزل درباره صلوات
| نظر بدهید

خبرنگار هیئت محبان سیدالکریم (ع) به نقل از عقیق : ذکر صلوات بر محمد و آل محمد از اذکاری است که به آن خصوصا در روز جمعه بسیار سفارش شده  و دارای اثرات بسیاری از جمله آمرزش گناهان، خوش اخلاقی و..... می باشد. در این نوشتار  50 رباعی درباره "صلوات" از شعرای مختلف آمده است:

1

بر روی زمین و آسمانها و کرات

در بین مناجات برای حاجات

زیباتر از این جمله ندیده است کسی

بر خاتم انبیاء محمّد صلوات

2

از ازل بر همه ذرات جهان تا عَرصات

رسد از آبروی آلِ محمّد برکات

وه چه بدبخت وسیه روست هرآنکس که زِ جهل

بشنود نام محمّد نفرستد صلوات

3

به امر ذات خداوند قادر ذوالمَن

چهارده نفرند اولیای مذهب من

بتول و چار محمّد، حسین و چار علی

امام صادق و موسی بن جعفر و دو حسن

4

تا در پناه مصحف و در دین احمدیم

بر جمله خلایق عالم سر آمدیم

زیر لوای آل علی صف کشیده ایم

چشم انتظار مهدی آل محمدیم

5

یا فاطمه ای منشاء خیر و برکات

مِهر تو بود قبولی صوم و صلوات

فرمود نبی خدا گناهش بخشد

هر کس که برای تو فرستد صلوات

6

بر چهره پر ز نور مهدی صلوات

بر جان و دل صبور مهدی صلوات

تا امر فرج شود مهیا بفرست

بهر فرج و ظهور مهدی صلوات

7

از "عین" علی عیون ما بینا شد

وز "لام" علی لسان ما گویا شد

در "یای" علی نور خدا می بینم

زان نور محمد و علی پیدا شد

8

دل با صلوات مَحرم راز شود

سیمرغ شود بلند پرواز شود

فرمود : پیامبر که با هر صلوات

درهای اجابت دعا باز شود

9

امروز بود توشه فردا صلوات

یا ذکر خدا زمزمه کن یا صلوات

ما زنده زخون شهداییم خوش است

تا یاد کنیم از شهدا با صلوات

10

بر أحمد و بر آل محمّد صلوات

بر هشت و چهار نور سرمد صلوات

هر کس صلوات می فرستد یکبار

ده بار خدا بر او فرستد صلوات

11

مذهب جعفری و ایده احمد داریم

لله الحمد که این دولت سرمد داریم

ما ز خود هیچ نداریم که بدان فخر کنیم

هرچه داریم همه از آل محمّد داریم

12

هنگام نزول برکات است امشب

اوقات گرفتن برات است امشب

بفرست مدام بر محمد صلوات

زیرا که بهار صلوات است امشب

13

بر آئینه جمال داور صلوات

بر روشنی چشم پیمبر صلوات

بر حضرت معصومه فروغ سرمَد

بر دسته گل موسیِ جعفر صلوات

14

بر کوثرِ خاتم النّبیّن صلوات

بر همسرِ سیّد الوصیّین صلوات

بر فاطمه مَحبوبه ذاتِ ازلی

بر حجّت حق، بر آلِ یاسین صلوات

15

چشمانِ علی دو چشمه خورشید است

لبهای علی لبالب از توحید است

سوگند به کعبه خانه میلادش

اسلام محمّد از علی پیروز است

16

بر روح خدا پیر جماران صلوات

بیش از قطرات ناب باران صلوات

آن گوهر تابان به شهیدان پیوست

تقدیم به أرواح شهیدان صلوات

17

ای نام تو جان بخشتر از آب حیات

محتاج تو خلقی به حیات و به ممات

از بعثـت انبـیاء و ارسـال رُسُـل

مقصود تو بودی به جمالت صلوات

18

خوشید چراغکی ز رُخسار علی است

مَه نقط? کوچکی ز پرگار علی است

هرکس که فرستد به محمّد صلوات

همسایه دیوار به دیوار علی است

19

خواهی که در پناه کرامات سَرمدی

ایمن شوی ز فتنه و ایمن ز هر بدی

لبریز کن ز عِطر گلِ نور ، سینه را

با ذکر سبز یک صلوات محمدی

20

بر جلوه روی ماه مهدی صلوات

بر جذبه ی هر نگاه مهدی صلوات

ما را نَبود چو هدیه ای در خور او

بفرست به پیشگاه مهدی صلوات

21

با مهر نبی دولت سرمد داریم

با عشق علی عیش موبّد داریم

هر نعمتی امروز خدا داده به ما

از مرحمت آل محمد داریم

22

خوانند فرشتگان مکرّر صلوات چون هست ز هر ذکر نکوتر صلوات

توحید و نبوت و امامت هر سه چون درنگری جمع بود در صلوات

23

آیینه حُسن سرمدی بود حسین

تک لاله باغ أحمدی بود حسین

با نصّ روایت «حسینٌ منّی»

سر تا به قدم محمّدی بود حسین

24

روشن جهان ز نور جمال محمد است

خرم جهان ز خوشه های کمال محمد است

ما دست کی زنیم به دامان دیگران

تا دامن محمد و آل محمد است

25

توحید که " لا اله الا الله " است

اسلامِ " محمد رسول الله " است

با این دو سخن کسی به جایی نرسد

گر بی خبر از " علی ولیّ الله " است

26

فرمود خدا فرشته ها را صلوات

اوّل به مدینه مصطفی را صلوات

دوّم به شه نجف سلامی بکنیم

رُخسار علی شیر خدا را صلوات

زهرا که ندانیم کجا تربت اوست

یاد آور بهترین نسا را صلوات

از ما همه بر امام مسموم سلام

مظلوم امام مجتبی را صلوات

مظلوم دگر امام در خون خفته

افتاده به خاک کربلا را صلوات

گفتم ز حسین چون نگویم سجاد

آن پاک امام پارسا را صلوات

پس باقر علم آن امام معصوم

دریای فضیلت خدا را صلوات

صادق که رئیس مذهب شیعه بود

آن حنجر? علم و ضیا را صلوات

یاد آر امام کاظم زندانی

زندانی زنجیر به پا را صلوات

رو جانب مشهد الرضا کن و بگو

در طوس غریب الغربا را صلوات

یاد آر امام تقیِ صاحب جود

هم هادی و عسکریّ ما را صلوات

حالا تو بیا حضور مهدی برسیم

آن روشنی و نور هُدی را صلوات

افروخته عرش کبریا را صلوات

یک بار دگر آل عبا را صلوات

27

ماه فرو مانَد از جمال محمّد

سرو نباشد به اعتدال محمّد

قدر فلک را کمال و منزلتی نیست

در نظر قدرِ با کمال محمّد

وعده دیدار هرکسی به قیامت

لیله اَسری شبِ وصال محمّد

آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی

آمده مجموع در ظِلال محمّد

عرصه گیتی مجال همّت او نیست

روز قیامت نگر مجالِ محمّد

وان‌همه پیرایه بسته جنّت فردوس

بو که قبولش کند بِلال محمّد

همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد

تا بدهد بوسه بر نِعال محمّد

شمس و قمر در زمین حشر نتابد

نور نتابد مگر جمال محمّد

چشم مرا تا به خواب دید جمالش

خواب نمی‌گیرد از خیالِ محمّد

سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی

عشق محمّد بس است و آل محمّد

28

بر کوکب آسمان عصمت صلوات

بر فاطمه گوهرِ نبوت صلوات

بر مادر یازده امام بر حق

از صبح ازل تا به قیامت صلوات

29

خوانم ز دل خدا را ، رسول انبیا را ، علی مرتضی را

صل علی محمد صلوات بر محمد

صلوات را خدا گفت ، جبریل بارها گفت ، در شأن مصطفی گفت

صل علی محمد صلوات بر محمد

یارِ پیمبر علی ست ، فاتح خیبر علی ست ، شافع محشر علی ست

صل علی محمد صلوات بر محمد

یا رب بحق زهرا ، شافع روز جزا ، حاجت ما کن روا

صل علی محمد صلوات بر محمد

بعد علی حسن بود ، چون غنچه در چمن بود ، نور دو چشم من بود

صل علی محمد صلوات بر محمد

بود حسین شنیدم ، غنچه شکفته دیدم ، به عشق او رسیدم

صل علی محمد صلوات بر محمد

علی که چهارمین است ، زینت عابدین است ، سیّد ساجدین است

صل علی محمد صلوات بر محمد

باقر امام دین است ، نور خدا یقین است ، فرزند عابدین است

صل علی محمد صلوات بر محمد

جعفر امام صادق ، همچو گل شقایق ، تاج سر خلایق

صل علی محمد صلوات بر محمد

موسای باسعادت ، با ذکر و با عبادت ، امام با کرامت

صل علی محمد صلوات بر محمد

هشتم رضا امام است ، از ضامنی تمام است ، شهره خاص و عام است

صل علی محمد صلوات بر محمد

من شیعه تقیّ ام ، خاک ره نقیّ ام ، محتاج عسکریّ ام

صل علی محمد صلوات بر محمد

مهدی به تاج و نورش ، با احمد و رسولش ، نزدیک شد ظهورش

صل علی محمد صلوات بر محمد

30

خدا کند اثری حق به آهِ ما بخشد

بصیرتی به دل عُذر خواه ما بخشد

به احترامِ محمّد چه می شود که خدا

ز رحمت و کَرم خود گناه ما بخشد

31

ای اولین زنی که به مردان سرآمدی

سر تا قدم تجسّم اوصاف سرمدی

کانون عشق و عاطفه یعنی که فاطمه

آئینه ی تمام نمای محمدی

32

گفتم که خدا مرا مرادی بفرست

طوفان زده ام راه نجاتی بفرست

فرمود که با زمزم? یا مهدی

نذر گل نرگس صلواتی بفرست

33

بر نور خدا عصمت کُبری صلوات

بر دخت نبی اُمّ أبیها صلوات

بر آنکه بود شفیعه روز جزا

همتای علی حضرت زهرا صلوات

34

بر آینه ی جمال داور صلوات

بر آبروی آل پیمبر صلوات

بر فاطمه ای که شد به شأنش نازل

از سوی خدا سوره کوثر صلوات

36

زهرا که گل سر سبد آل عباست

انوار خدایی زِ جمالش پیداست

در قدر و جلالتش چه گویم زین بِه

زهراست محمّد و محمّد زهراست

37

خوانند فرشتگان مکرّر صلوات

چون هست ز هر ذکر نکوتر صلوات

توحید و نبوت و امامت هر سه

چون درنگری جمع بود در صلوات

38

خوش رحمتی ست یاران ، صلوات بر محمد

گوئیم از دل و جان ، صلوات بر محمد

گر مؤمنی و صادق ، با ما شوی موافق

کوری هر منافق ، صلوات بر محمد

در آسمان فِرشته ، مِهرش به جان سِرشته

بر عرش خوش نوشته ، صلوات بر محمد

بی شک علی ولی بود ، پرورده? نبی بود

شاه همه علی بود ، صلوات بر محمد

صلوات اگر بگوئی ، یابی هرآنچه جوئی

گر تو ز خیل اوئی ، صلوات بر محمد

مانند گُل شِکفتیم ، دُرّ لطیف سُفتیم

خوش عاشقانه گفتیم ، صلوات بر محمد

گفتیم از دل و جان ، همراه با شهیدان

با قطره های باران ، صلوات بر محمد

گویم دعای مهدی ، خوانم ثنای مهدی

جانم فدای مهدی ، صلوات بر محمد

39

با نام نبی بکن مُزیّن سخنت

تا خالق تو بیمه کند جان و تَنت

ای آنکه ز عاشقانِ احمد هستی

خوشبوی کن از نام مُحمّد دهنت

40

سرچشم? فیض حَیّ سرمد زهراست

ناموس حق و بضع? احمد زهراست

در گلشن هستی گل بی خار یکی ست

آن هم گُل گُلزارِ محمّد زهراست

41

روشن جهان ز نور جمال مُحمّد است

خُرّم ز چشمه های کمال مُحمد است

ما دست کی زنیم به دامان دیگران

تا دامن مُحمّد و آل مُحمّد است

42

ما طالبانِ فیض ز فیّاض سَرمدیم

قرآن کتاب ماست که بر آن مقّیدیم

در آفتاب حَشر نسوزیم زآنکه ما

در سای? عنایتِ آل مُحمّدیم

43

قرآن کلام پاک خداوند سَرمَد است

قرآن نشان دهنده هر نیک و هر بَد است

چون نیک بنگری دلِ مجروح آیه ها

در انتظار مهدی آل مُحمّد است

44

ای لعلِ لبِ تو شیعه را آب حیات

سرچشمه فیض و قبلگاه حاجات

ای حجّت ثانی عشر ای مهدی جان

بر طلعتِ زیبایِ تو دائم صلوات

45

بر خاتم انبیاء سلام از ما باد

تکریم و درود عَلَی الدّوام از ما باد

بر جمله ی دودمان أطهارِ نبی

گُلهای محمّدی مُدام از ما باد

46

ای تشنه لبان جُرعه آب حیات

وی منتظرانِ مَقدم بابِ نجات

از مِهر و صفای دل و جان بفرستید

تقدیم به مَحضر شهیدان صلوات

47

هرچند گناه و جرم بی حدّ داریم

ما چشم عطا به لُطف سرمد داریم

باشد که نسوزد تن ما را آتش

چون دوستی آل محمّد داریم

48

جان را تو صفا ده به صفای صلوات

هم راز مَلَک شو به نوای صلوات

بر هر چه خدای قیمتی داده ، بدان

گلزار بهشت است بهای صلوات

49

بر مهدی دین مُنجی دنیا صلوات

بر چهره آن ماه دل آرا صلوات

در دامن نرجس گل زهرا بِشِکفت

بر این گل و بر نرگس و زهرا صلوات

50

گویند هر آنکه ، هر چه را دارد دوست

از بعد وفات هم همان همدم اوست

یا ربّ تو گواهی که نباشد ما را

غیر از علی و محمّد و آلش دوست

روابط عمومی هیئت محبان سیدالکریم (ع)



نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : شنبه 92 آذر 16
زمان : ساعت 3:5 صبح
فرجام قاتلان امام حسین علیه السلام و یارانش + جدول
| نظر بدهید

trefghh111
خبرنگار هیئت محبان سیدالکریم (ع) : دهم محرم سال 61 هجری، حادثه‌ عظیم قیام عاشورا، شهادت حسین بن علی علیه‌السلام و هفتاد و دو تن از یاران باوفای ایشان رقم خورد. قیامی که حضرت اباعبدالله علیه السلام برای برپایی و اقامه دین مبین اسلام، همراه خانواده خویش، حج خود را نیمه‌تمام رها کرد و برای ادای رسالت مهمی به سوی کربلا حرکت کرد.
افراد بسیاری در واقعه عظیم عاشورا به ایفای نقش در جبهه حق و باطل پرداختند. آنهایی که دل در گروی محبوب حقیقی نهاده بودند، در یاری امام زمان خویش بر یکدیگر سبقت ‌گرفته، عاشقانه از حریم ولایت و حرمت فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آ?ه دفاع و حمایت کردند.
اما گروهی که فریفته مال و مقام دنیوی شده بودند در جبهه مقابل حق، ایستادند و سرنوشتی ذلت‌بار را برای خود در دنیا و آخرت رقم زدند.
با استناد به دانشنامه 14 جلدی امام حسین علیه السلام، فهرستی از اصلی‌ترین دشمنان کاروان حسینی و چگونگی مرگ آنان تهیه شده است که در جدول زیر ارائه می‌شود:

 

نام نقش وی در کربلا سرانجام و چگونگی مرگ
شمر بن ذی‌الجوشن نقش‌آفرین اصلی جنایات کربلا، صدور دستور یورش همه جانبه به امام حسین(ع) و یارانش دستگیری توسط مختار ثقفی، گردن زدن او و انداختن وی در روغن داغ
محمد بن اشعث بن قیس نقش‌آفرین و فراهم کننده حوادث روز عاشورا، فرمانده نیرویی بود که مسلم را دستگیر کردند روز عاشورا در پی نفرین امام حسین علیه السلام عقرب سیاهی او را نیش زد و با خواری تمام مُرد
عبید الله بن زیاد در حادثه کربلا، همه جنایت‌ها به دستور مستقیم عبیدالله تحقق یافت و بعد از یزید بیشترین نقش را در فاجعه عاشورا داشت چکیدن قطره خونی از سر مبارک امام حسین علیه السلام بر ران او و باقی ماندن آن زخم تا آخر عمر، جسدش توسط ابراهیم بن مالک اشتر به آتش کشیده شد
یزید بن معاویه چوب زدن بر دندان‌های مبارک امام حسین علیه السلام هنگام رقص و مستی به زمین خورد و مغزش متلاشی شد و صورتش همچون قیر، سیاه شد
سنان بن انس نقش مؤثری در کشتن  اباعبدالله الحسین علیه السلام داشت زبانش گرفت، عقلش زائل شد و با وضع ناگواری از دنیا رفت
عمر بن سعد مجرم شماره سوم فاجعه کربلا و فرماندهی عملیات کربلا را بر عهده داشت به دستور مختار ثقفی به قتل رسید و سرش از تن جدا شد
حرملة بن کاهل پرتاب تیر بر گلوی علی‌اصغر علیه السلام مختار ثقفی دستور داد تا بدنش را تیرباران کنند
حصین بن نُمیر فرمانده تیراندازان لشکر عمر بن سعد و تیراندازی به امام حسین علیه السلام ابراهیم بن اشتر جسد او را سوزاند و سرش را برای مختار به کوفه فرستاد، سر او در مکه و مدینه آویزان ماند تا درس عبرتی برای دیگران باشد
مالک بن نُسیر کِندی فرود آوردن ضربه بر فرق مبارک سیدالشهدا علیه السلام قطع دستانش توسط همسرش و تا آخر عمر فقیر ماند
زرعه دامی از قاتلان امام علیه السلام هنگام مرگ از گرمای شکم و سردی پشتش صیحه می‌زد و می‌گفت به من آب دهید
محمد بن اشعث هتک حرمت امام حسین علیه السلام توسط نیش عقرب در هنگام قضای حاجت مُرد
عبدالله بن حَوزه تیراندازی به سوی لشکر ابا عبدالله علیه السلام قطع پای راست او توسط مسلم بن عوسجه، اسب با حرکت تند، سر او را به هر سنگ و کلوخی کوبید تا به دوزخ رفت
شبث بن ربعی با شمشیر به صورت مبارک امام حسین علیه السلام زد ابراهیم بن مالک اشتر آنقدر ران‌هایش را برید تا مرد. سپس سرش را جدا و جسدش را سوزاند
ابحر بن کعب برداشتن مقنعه حضرت زینب علیها السلام و کشیدن گوشواره از گوش ایشان ابراهیم بن مالک اشتر، دست و پاهایش را قطع کرد، چشم‌هایش را از حدقه درآورد
شرحبیل از پشت بر صورت امام حسین علیه السلام زد مختار او را با آتش سوزاند
عمروبن حجاج در روز عاشورا آب را بر روی اباعبدالله الحسین علیه السلام و یارانش بست، امام علیه السلام را خارج شده از دین نامید و از جمله حاملان سرهای شهداء به کوفه بود به نفرین امام حسین علیه السلام گرفتار و از شدت تشنگی در بیابان هلاک شد
احبش بن مرثد(اخنس) با اسب بر بدن مبارک امام حسین علیه السلام تاخت و عمامه حضرت را به غارت برد پس از واقعه عاشورا وقتی در صحنه جنگ ایستاده بود، تیری از کمان، رها و به قلبش اصابت کرد و مرد
عبدالله بن ابی حُصین آب را بر سیدالشهداء علیه السلام بست و با بی‌شرمی به امام گفت: ای حسین! به خدا سوگند، جرعه‌ای از آب نخواهی چشید تا از تشنگی بمیری به نفرین امام حسین علیه السلام مبتلا و به بیماری استسقاء گرفتار شد، هرچه آب می‌نوشید تشنگی‌اش برطرف نمی‌شد تا اینکه هلاک شد
بَجدل بن سُلیم انگشت مبارک امام علیه السلام را برای در آوردن انگشتر برید مختار او را دستگیر، دست و پاهایش را برید آنقدر در خون غلتید تا هلاک شد
اسحاق بن حَیوه حضرمی داوطلبانه بر پیکر امام حسین علیه السلام تاخت و پیراهن حضرت را به غارت برد با پوشیدن پیراهن اباعبدالله علیه السلام به مرض پیسی مبتلا شد و موهایش ریخت، توسط مختار دستگیر شد و دستور داد بر بدنش تاختند تا به هلاکت رسید

روابط عمومی هیئت محبان سیدالکریم (ع)



نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : شنبه 92 آذر 16
زمان : ساعت 2:53 صبح
حاج آقا جاودان : چگونه بار حساب خود را سبک کنیم؟
| نظر بدهید

IMAGE634986999171147942

اگر انسان به یقین برسد، یقین نمی گذارد بخوابد

یکی از اسم های قیامت یوم الحساب است، انسان باید آنجا حساب اعمال خودش را پس بدهد؛ یک جوانی بود که پای صحبت پیامبر نشسته بود، آن زمان وقت تعقیبات امام جماعت برمی گشت به سوی مردم می نشست و آنها مشغول تعقیبات بودند و ایشان هم مشغول تعقیبات بود؛ همینطور که ایشان مشغول بود دید جوانی انتهای مسجد نشسته و گاهی هم چرت می زند؛ نمی تواند خودش را نگاه دارد؛ فرمود چه خبر است؟

گفت: آقا این یقین من نمی گذارد من بخوابم؛ به حساب یقین دارم نمی گذارد بخوابم؛ گونه هایش فرورفته بود، رنگش زرد شده بود و لاغر شده بود؛ می خواهم بگویم اگر انسان به یقین برسد، یقین نمی گذارد بخوابد؛ آن جوان می گفت که می بینم عرش خدا نهاده شده و مردمان را برای حساب آورده اند؛ فکر حساب نمی گذارد بخوابم.

اثرات صله رحم

می خواهم روایتی از حضرت صادق علیه السلام عرض کنم که یک کارهایی در آن توصیه شده تا بار حساب را سبک کنیم؛ اول: «إنَّ صِلـَة َ الرَّحِم وَالبـِرَّ» صله رحم و نیکی به دیگران و خدمت به مردم «لـَیُهَوّنان الحِسابَ» حساب روز قیامت را سبک می کند؛ یک اثر دیگر هم دارد که اثر بسیار بسیار خوبی است؛ «وَیَعصِمان مِنَ الذنوبِ» آدم را از گناه حفظ می کند.

دست پدر بوسیدن و احترام پدر کردن صله رحم است؛ اگر صله رحم است دو تا کار می کند؛ «لـَیُهَوّنان الحِسابَ»؛ حساب را سبک می کند و آدمی را از گناه حفظ می کند؛ بعد فرمودند که «فـَصِلوا أَرْحَامَکـُمْ» با ارحام خودتان صله کنید؛ صله به معنای این نیست که من به دیدن آنها بروم؛ ما صله را حصر در دید و بازدید با رحم می دانیم، اینگونه نیست؛ شما به مشهد مشرف شدی؛ از جانب عموها، دایی ها، پسر عموها، خاله ها، عمه ها، بچه هایشان، نوه هایشان به حضرت رضا علیه السلام سلام می دهی؛ اگر سحر بیدار شدی و برای خودت استغفار کردی، برای آنها هم استغفار می کنی؛ اینها صله رحم است.

هرچه که انسان می تواند در خدمت ارحام خودش انجام دهد، صله است

هرچه که انسان می تواند در خدمت ارحام خودش انجام دهد، صله است؛ «فـَصِلوا أَرْحَامَکـُمْ وَ بَرّوا بـِإخْوانِکـُمْ» به برادرانتان نیکی کنید؛ «وَ لـَوْ بـِحُسْن السَّـلام» به رفیقت رسیدی خوب سلام کن؛ سلام گرم به دوستانتان که برادران مسلمان تان هستند، خدمت است؛ «وَ لـَوْ بـِحُسْن السَّـلام وَ رَدِّ الجَوابِ» جواب سلام هم می شود یک جواب حداقلی باشد و می تواند یک جواب حداکثری باشد.

روایت دیگر از حضرت صادق علیه السلام است؛ در این حدیث می فرماید: «صِلـة الرَّحِم تـُهَوِّنُ الحِساب» روز قیامت حساب را سهل می کند؛ «وَ هىَ مَنـْسَأة ٌ فى العُمُر» در عمر فراموشی می آورد؛ یعنی چه؟ یعنی عقب می افتد؛ مامور عمر یادش می رود بیاید؛ معنایش چیست؟ یعنی عمر انسان را دراز می کند.

صله رحم انسان را از اینکه بدجور زمین بخورد حفظ می کند

«و تـَقى مَصارِع السّوءِ» انسان را از اینکه بدجور زمین بخورد حفظ می کند؛ پدر و مادر از شما راضی هستند؛ سومی هم در حدیث بعدی است که عرض می کنیم؛ «صَدَقـَة اللـَّیل تـُطفِئُ غَضَبَ الرَّب» صدقه شبانه؛ حالا چرا صدقه شبانه؟ چون کسی نمی فهمد؛ هیچ کس از این کار شما خبردار نمی شود.

در بعضی روایات فرموده اند صدقه سر؛ سر چیست؟ آن است که کسی متوجه نمی شود؛ گاهی من سری صدقه می دهم و بعد می آیم برای شما می گویم؛ می فرمایند اگر یک کاری را پنهانی انجام دادی، هفتاد برابر حساب می شود؛ اگر گفتی، هفتاد تبدیل به یک می شود؛ اگر یک بار دیگر گفتی می شود هیچ؛ بار سوم که بگویی، گفته اند که او را ریاکار می نویسند؛ صدقه لیل یا صدقه سر در بیست یا سی حدیث آمده و در تمامش آمده که غضب الهی را فرو می نشاند.

«إنَّ صِلـَة َالرَّحِم تـُزَکـّی الأعمال» آنجا فرمودند حساب را سبک می کند؛ بار و شدت حساب را سبک می کند؛ اینجا فرمودند «تـُزَکـّی الأعمال» یعنی چه؟ یعنی نمازی که شما می خوانی، خوب می شود؛ در پی این بودیم که چکار کنیم نمازمان خوب شود؛ مثالش همان بود که اگر به پدر و مادر خدمت کنی و دل آنها خوش شود، نمازت خوب می شود.

« وَ تُنمِی الأموال» اموال شما را رشد می دهد؛ «إنَّ صِلـَة َالرَّحِم تـُزَکـّی الأعمال وَ تـُنمی الأموال» من اینگونه معنا می کنم که مالت برکت می کند؛ « وَ تـُیَسِّرُ الحِساب» حساب را یسیر می‌کند؛ سهل می کند؛ آقا ما باید یک روز بایستیم و ذره ذره جواب بدهیم.

بلا از در و دیوار می ریزد چون گناه از در و دیوار می ریزد

یک مطلب جالب؛ «تـَدفـَعُ البَلوا» بلوا را از جان آدم دور می کند؛ صله رحم بلا را از جان آدم دور می کند؛ بلا از در و دیوار می ریزد؛ در شهر ما چون گناه از در و دیوار می ریزد، بلا هم از در و دیوار می ریزد؛ بلا را دفع می کند؛ «تـَدفـَعُ البَلوا وَ تـَزیدُ فی الرِّزق» رزق آدم را زیاد می کند؛ صله رحم رزق را زیاد می کند.

حدیث آخر؛ در مورد صدقه لیل است؛ بفرمایید صدقه سر و صدقه پنهان؛ «إنَّ صَدَقـَة َ اللـَّیل تـُطفِئُ غَضَبَ الرَّب» سابقا به آتش نشانی می گفتند اطفائیه؛ شماها یادتان نیست؛ اطفاء آتش؛ آتش را خاموش کردن؛ «تـُطفِئُ غَضَبَ الرَّب» کار اطفائیه انجام می دهد؛ غضب الهی را خاموش می کند؛ بعد یک مطلب خیلی خوب می فرماید: «وَ تـَمحوا الذنبَ العَظیم» گناهان بزرگ را محو می کند.

از عواملی که باعث می شود کار خوب آدمی قبول شود، چیست؟

گاهی آدم مدام استغفار می‌کند و باز هم نمی شود؛ یک کار دیگری باید بکند؛ صدقه یکی از آن کارهاست؛ هرکس هرمقدار که می‌تواند؛ در بزنید و مثلا یک گونی برنج پشت در بگذاری و بروی؛ نفهمد؛ اصلا یک ذره خجالتی در خاطرش نماند؛ این بالاترین درجه پنهانی است؛ از این بالاتر این است که در روایات دارد با دست راستت می دهی، دست چپت نفهمد.

ما خدایی نکرده یک کار خوب که می کنیم یادمان می ماند؛ از عواملی که باعث می شود کار خوب آدم قبول شود این است که یادش برود؛ کار خوب کند و یادش برود؛ بعد می آیی پای حساب، می گویند حسابت پاک است؛ کسی که حسابش پاک است، می گویند چه باک است؛ یک کسانی از قبر برمی خیزند و پرواز می کنند و یک سر به بهشت می روند؛ ماموران بهشت می گویند که شما از کجا آمدید؟ مگر حساب نداشتید؟

می گویند نه من نمی دانم حساب یعنی چه؛ بعد می پرسند شما چکار کردید؟ می گویند آقا ما در پنهان از خدای متعال می ترسیدیم؛ حساب می کردیم؛ در پنهان گناه نکردند؛ دوم به آنچه قسمت بود راضی بودم؛ فرشتگان به قول من می گویند حلالتان باشد؛ فرشتگان می گویند حق تان است؛ حالا در اینجا هم می گوید صدقه شب غضب الهی را فرو می نشاند، گناهان عظیم را محو می کند ؛ یک چیز دیگر که گناهان عظیم را محو می کند صلوات است.

روابط عمومی هیئت محبان سیدالکریم (ع)



نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : شنبه 92 آذر 16
زمان : ساعت 2:48 صبح
چرا زیارت ناحیه در مفاتیح نیامده است؟
| نظر بدهید

خبرنگار هیئت محبان سیدالکریم (ع) به نقل از خبرگزاری شبستان : در روایتی آمده است: "انه سبحانه، عوّض شهادَته بثلاث خصالٍ جعل الشفاء فی تربته و اجابة الدعاء تحت قبته و الائمة من ذرّیته"؛ به درستی که خداوند سبحان در ازاء شهادت امام حسین (ع)، سه موهبت به او عنایت کرد: شفا در ترتبتش، اجابت دعا در زیر گنبدش و ائمه را از ذریّه‌اش قرار داد. به همین جهت امام صادق(ع) و امام مهدی(عج) به هنگام بیماریشان، دستور دادند، شخصی به کربلا برود و برای آنها دعا کند.


توصیف صحنه کربلا نقطه اوج این مرثیه جانسوز است، گفت: هر انسانی که توصیف این صحنه‌ها را می‌شنود، آبشار اشک و طوفان غم و اندوه، امان او را می‌بُرد، امام زمان (ع) در این قسمت می‌فرماید: "فجاهدتم بعد الایعاز لهم، و تأکید الحجة علیهم، فنکثوا ذمامک و بیعتک، و اسخطوا ربک و جدّک، و بدؤوک بالحرب"؛ پس از آنکه آنان را از کار خود بازداشته و حجت و دلیل را برایشان تأکید نمودی؛ بیعتت را شکسته و بر پروردگار و جدّت خشم نموده و با تو جنگیدند.

حضرت در ادامه توصیف صحنه کربلا می‌فرماید: "وامر اللعینُ جنودَه، فمنعوکَ الماء و وروده ... و رشقوک بالسهام و النبالِ، و بسطوا الیک اکفُّ الاصطلام» و آن شخص ملعون به لشکریانش دستور حمله داد، تو را از آب و وارد شدن به آن بازداشتند. تیرها و سنگها را به طرف تو پرتاب کرده و دستهای جنایتکارشان را برای نابودیت گشودند. این عبارات نیز آن لحظات جان سوز را بیان می‌کند. "فأحدقوا بک من کلّ الجهات، و أثخنوک بالجراح ... حتّی نکسوک عن جوادک فهویت الی الارض جریحاً، تطؤک الخیولُ بحوافرها، او تعلوک طغاة ببواترها" پس از هر سو تو را محاصره کرده و زخم‌های عمیق بر تو وارد ساختند تا اینکه تو را از اسبت انداخته و تو مجروح بر زمین افتادی، اسب‌ها با سم‌هایشان برتو تازیدند و ستمگران شمشیرهای برّانشان را بر تو فرود آوردند.

این بخش از زیارت ناحیه مقدسه یعنی "والشمر جالس علی صدرک، و مولغ سیفه علی نحرک، قابض علی شبیک بیده، ذابح لک بمهنده" درحالی که شمر بر روی سینه‌ات نشسته و شمشیرش را بر گودی زیر گلوی تو فرود برده و محاسنت را با دستش گرفته بود، سرت را با شمشیر خود برید. از جمله حساس ترین عبارت‌های زیارت است.

یزیدیان فقط به کشتن حضرت قناعت نکردند

ظلم و ستم یزیدیان با کشتن فرزند رسول خدا(ص) پایان نپذیرفت و کینه‌های خود را ادامه دادند. امام زمان(عج) در این رابطه می‌فرماید: "و رفع علی القناة رأسک و سبی اهلک کالعبید، و صفدوا فی الحدید، فوق اقتاب المطیّات، تلفح وجوههم حر الهاجرات، یساقون فی البراری و الفلوات، ایدیهم مغلولة الی الاعناق، یطاف بهم فی الاسواق" سرت بر بالای نیزه قرار داشت و خانواده‌ات همچون بندگان اسیر و در غل و زنجیر قرار گرفتند. در فراز پالان‌های چهارپایان، چهره‌شان از گرمای ظهر تابستان می‌سوخت و در بیابان و دشت‌های پهناور پیش برده می‌شدند، دست‌هایشان به گردن‌هایشان آویخته و در بازارها آنان را می‌گرداندند.

کشته شدن حسین مساوی با کشته شدن اسلام

امام زمان(عج) این ضایعه عظمیم را مساوی با کشتن اسلام می‌داند و می‌فرماید: "فالویل للعصاة الفساق، لقد قتلوا بقتلک الاسلام، و عطّلوا الصلاة و الصیامَ و نقضوا السُّنن و الاحکام و هدموا قواعد الاسمان و حرّفوا آیات القرآن و هملجوا فی البغی و العدوان ... و عاد کتاب الله عزّوجلّ مهجورا، و غودرالحقُّ اذ قهرت مقهورا" پس وای بر سرکشان گنهکار، به کشتنت اسلام را کشتند و نماز و روزه را بیهوده و مهمل گذاشتند. سنت ها و احکام را شکسته و پایه‌های ایمان را نابود کردند. آیات قرآن را تحریف و در فساد و دشمنی سخت تلاش نمودند و کتاب خدا را رها کرده و به حق خیانت شد.

همه کائنات در مصیبت امام حسین(ع) گریستند

عظمت این مصیبت به نحوی است که سرتاسر هستی، عزادار و به ماتم و سوز و ندبه نشستند. امام زمان(عج) در این رابطه می‌فرماید: "فانزعج الرسول، و بکی قلبه المهول، و عزّاه بک الملائکة و الانبیاء و فجعت بک امّک الزهراء و اختلفت جنود الملائکة المقربین، تعزی اباک امیرالمؤمنین و اقیمت لک الماتم افی اعلی علّیین و ..." پیامبر(ص) آشفته خاطر شد و قلب گریانش گریست و به خاطر تو فرشتگان و پیامبران به او تسلیت گفتند و به خاطر تو مادرت زهرا(س) سوگوار و مصیبت زده شد و فرشتگان مقرب برای سوگواری و تسلیت گفتن به پدرت امیر مؤمنان(ع) نزد او می‌رفتند و برایت در اعلی علّیین مجلس عزا و ماتم برپا شد.

امام زمان می‌فرماید: "و بکت السماءُ و سکّانها و الجنانُ و خُزانُها و الهِضاب و اقطارها و البحار و حیتاتها و الجنان و لدانها و البیت و المقام و المشعر الحرام و الحلُّ و الاحرام". آسمان و ساکنانش، بهشت و خزنه دارانش، و کوه‌های گسترده بر روی زمین و کرانه‌هایش و دریاها و ماهیانش و جنیان و فرزندانشان و خانه خدا و مقام ابراهیم و مشعر الحرام و حل و حرام برای تو گریستند.

امام زمان (عج) در این زیارت طریقه دعا کردن را به ما می‌آموزد

دعا سبب بینش و معرفت عمیق، موجب آرامش و سکون نفس و تشخیص رذایل از فضایل، محرک به سوی خوبی‌ها، بازدارنده از کژی‌ها، سازنده روح و روان و ایجاد کننده روح تعهدات اجتماعی است. این انگاره‌ها در این بخش از این زیارت مقدس، موج می‌زند. با سیر در این دعا می‌آموزیم که محور دعاها چه باشد و چگونه دعا کنیم. مکمل این زیارت خصوصاً قسمت اخیر آن، نماز خاص زیارت است که با سوره‌های انبیاء و حشر خوانده می‌شود و دارای یک دعای بسیار عالی در قنوت است.

چرا زیارت ناحیه در مفاتیح نیامده است؟

علت نیامدن زیارت ناحیه مقدسه در مفاتیح این است که هر مؤلفی با دید خاصی به تدوین کتاب می‌پردازد؛ مثلاً سید رضی که سخنان حضرت علی(ع) را جمع آوری نموده، توجّهش بیشتر در ادبیات و فصاحت و بلاغت بوده؛ لذا برخی از سخنان حضرت را نیاورده است. حتی مفاتیح الجنان از 54 دعای صحیفه سجادیه، فقط دعای مکارم الاخلاق را ذکر نموده است. البته محدث عالی مقام شیخ عباس قمی در کتاب "نفس المهموم" به فرازی از این زیارت استناد و اشاره کرده است. شاید به خاطر طولانی بودن این زیارت و ذکر کردن زیارت عاشورا در مفاتیح الجنان، ایشان ذکر آن را لازم ندانسته است.

زیارت ناحیه دارای سندهای مختلف و معتبر است

زیارت ناحیه مقدسه از طریق نایب امام زمان(ع) به دست شیعیان رسیده است. این زیارت از طریق یکی از نایبان خاص امام زمان(ع) به دست برخی از استادان شیخ مفید و سپس به شیخ مفید و سید مرتضی (علم الهدی) رسیده است.

زیارت ناحیه، دارای سندهای مختلف و معتبر بوده و در کتاب های این علمای بزرگوار ثبت و ضبط شده است. همچنین از "سیدبن طاووس" تا زمان حال نیز آن را نقل و صریحاً تأیید کرده‌اند. ضمن آنکه مضامین این زیارت همسو با روایات و سایر زیارت‌ها است و عبارت گویا و معانی عمیق و دقیقش، شاهد صدقی است که این زیارت از ناحیه معصوم صادر شده است. مثلا "ابن مشهدی" در کتاب "المزارالکبیر" این زیارت را نقل نموده و در مقدمه کتابش نیز فرموده است: فقط احادیث مستند و صحیح را در این کتاب می‌‌آورم.

امام زمان (ع) همه سختی‌ها و مصیبت‌های عاشورا را لمس می‌کند

زیارت ناحیه مقدسه سوگ‌نامه و مرثیه سوزناک امام مهدی(عج) برای امام حسین(ع) است. تمام صحنه‌ها و لحظه‌ها هر روز در مقابل نگاه امام زمان است و با نگاهی نافذ جای جای دشت کربلا و لحظه به لحظه حماسه عاشورا و سختی و تلخی واقعه را مشاهده و سوز عطش و سوز سیلی و تازیانه را بر پیکر عاشوراییان، لمس می‌کند.
منبع: خبرگزاری شبستان
روابط عمومی هیئت محبان سیدالکریم (ع)


نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : شنبه 92 آذر 16
زمان : ساعت 1:19 صبح
ماجرای نبش قبر مطهر حضرت رقیه(س)
| نظر بدهید

به مناسبت شهادت زهرای سه ساله کربلا
خبرنگار هیئت محبان سیدالکریم (ع) به نقل از سایت مشرق : عالم بزرگوار مرحوم آیت‌الله علامه "ملاّ محمّد هاشم خراسانی"* می‌نویسد: عالم جلیل شیخ محمّدعلی شامی که از جمله علمای نجف اشرف بود به حقیر فرمود: جدّ مادری من، جناب آقا سیّد ابراهیم دمشقی که نَسَبش به سیّد مرتضی علم‌الهدی منتهی می‌شد و سنّ شریفش بیش از 90 سال بود، سه دختر داشت و اولاد پسر نداشت. شبی دختر بزرگ ایشان حضرت رقیّه دختر امام حسین علیه‌السلام را در خواب دید که فرمودند: «به پدرت بگو: به والی بگوید: میان لحد و جسد من آب افتاده، و بدن من در اذّیت است، بیاید قبر و لحد مرا تعمیر کند.»

دختر به سیّد عرض کرد، ولی سیّد از ترس اهل تسنّن، به خواب اعتنا ننمود. شب دوّم دختر وسطی سیّد همین خواب را دید و به پدر گفت، ترتیب اثری نداد. شب سوّم دختر کوچک سیّد همین خواب را دید و به پدر گفت، باز ترتیب اثری نداد. شب چهارم خود سیّد حضرت رقیّه را در خواب دید که به طریق عتاب فرمودند: چرا والی را خبردار نکردی؟!

سیّد بیدار شد، صبح نزد والی شام رفت و خوابش را گفت. والی به علماء و صلحاء شام از شیعه و سنّی امر کرد که غسل کنند و لباس‌های پاکیزه بپوشند، به دست هر کس قفل ورودی حرم مطهّر باز شد، همان کس برود و قبر مقدّس او را نبش کند، پیکر را بیرون آورد تا قبر را تعمیر کنند.

صلحاء و بزرگان از شیعه و سنّی در کمال آداب غسل کردند و لباس پاکیزه پوشیدند، قفل به دست هیچ کس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سیّد، و چون میان حرم آمدند کلنگ هیچ کدام بر زمین اثر نکرد، مگر به دست سیّد ابراهیم.

حرم را قُرق کردند و لحد را شکافتند. دیدند بدن نازنین حضرت رقیه سلام‌الله علیها، میان لحد و کفن صحیح و سالم است اما آب زیادی میان لحد جمع شده است.

سیّد در قبر رفت، همین که خشت بالای سر را برداشت دیدند سیّد افتاد. زیر بغلش را گرفتند، هی می‌گفت: «ای وای بر من.. وای بر من.. به ما گفته بودند یزید لعنةالله علیه، زن غسّاله و کفن فرستاده ولی اکنون فهمیدم دروغ بوده، چون دختر با پیراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نمی‌کنم، می‌ترسم بدن را منتقل کنم  و دیگر به عنوان "رقیّه بنت الحسین" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم.



سیّد بدن شریف را از میان لحد بیرون آورد و بر روی زانوی خود نهاد و سه روز بدین گونه بالای زانو خود نگه داشت و گریه می‌کرد تا اینکه قبر را تعمیر کردند.

وقت نماز که می شد سیّد بدن حضرت را بالای جایی پاکیزه می‌گذاشت. پس از فراغ از نماز برمی‌داشت و بر زانو می‌نهاد، تا اینکه از تعمیر قبر و لحد فارغ شدند، سید بدن را دفن کرد. و از معجزه آن حضرت این که سیّد در این سه روز احتیاج به غذا و آب و تجدید وضو پیدا نکرد و چون خواست بدن را دفن کند دعا کرد که خداوند پسری به او عطا فرماید. دعای سیّد به اجابت رسید و در سن پیری خداوند پسری به او لطف فرمود که نام او را "سیّد مصطفی" گذاشت.
آنگاه والی واقعه را به سلطان عبدالحمید عثمانی نوشت؛ او هم تولیت زینبیّه و مرقد شریف حضرت رقیّه و امّ کلثوم و سکینه را به سید ابراهیم واگذار کرد.

این قضیه در سال 1242 هجری شمسی رخ داده و در کتاب «معالی» هم این قضیّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است: «فَنزلَ فی قبرها و وَضع علیها ثوباً لفَّها فیه و أخْرجها، فإذا هی بنتٌ صغیرةٌ دُونَ البُلوغِ و کانَ متْنُها مجروحةً مِنْ کثرةِ الضَّرب» « آن سیّد جلیل وارد قبر شد و پارچه ای بر او پیچید و او را خارج نمود، دختر کوچکی بود که هنوز به سن بلوغ نرسیده، و پشت شریفش از زیادی ضربات مجروح بود.»

پس از درگذشت سیّد ابراهیم، تولیت آن مشاهد مشرفه به پسرش سیّد مصطفی و بعد از او به فرزندش سیّد عبّاس رسید.

فرزندان سیّد ابراهیم دمشقی معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه هستند به گونه‌ای که هر گاه دست خود را به موضع دردناک بیماری بگذارند فوری آرام می‌شود و این اثر را از جدّ بزرگ خود به ارث برده‌اند که این خاصیت، ناشی از نگهداری بدن شریف آن مظلومه به مدت سه شبانه‌روز است.

این موضوع پیش از این به صورت روضه‌خوانی از سوی حجت‌الاسلام سید حسین مؤمنی و حجت‌الاسلام سید عبدالله فاطمی‌نیا، در حرم مطهر امام رضا(ع) خوانده شده و مورد تأیید علما نیز قرار گرفته است.
----------------------------------------------------
*ملامحمد هاشم خراسانی معروف به ثقةالاسلامی در سال (1242 ش) (1280 ق) در مشهد به دنیا آمد. پس از فرا گرفتن مقدمات علوم، رهسپار نجف اشرف گردید و در مدت دوازده سال از محضر عالمانی همچون آخوند خراسانی و سید اسماعیل صدر بهره‏مند شد. ملاهاشم خراسانی پس از بازگشت از نجف، راهی مشهد گردید و در حوزه درس آیت‏اللَّه سیدعلی حائری یزدی شرکت جُست و از آن پس به تحقیق و تالیف همت گمارد. آثار متعددی از ملامحمدهاشم خراسانی به جای مانده که مهم‏ترین آنها عبارتند از: مُنتَخَبُ التواریخ به فارسی در تاریخ معصومان و برخی از امامزادگانِ مدفون در ایران و نیز علمایی که در مشهد، هرات، اصفهان و شیراز به خاک سپرده شده‏اند ؛ حُسنُ العاقبةُ فی سَعادَةِ الخاتَمه و نیز غایةُ الآمال فی حُسنِ خواتیم الاعمال. این عالم و مورخ گرانقدر سرانجام در بیست و هشتم اسفند 1312ش برابر با سوم ذی‏حجه 1352ق در هفتاد سالگی در مشهد به لقاءاللَّه پیوست و در همان شهر به خاک سپرده شد.
روابط عمومی هیئت محبان سیدالکریم (ع)



نویسنده : خادم حرم حضرت عبدالعظیم
تاریخ : شنبه 92 آذر 16
زمان : ساعت 12:42 صبح


مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
Design By : Ashoora.ir



 

کل بازدید: 152799
بازدید امروز: 91
بازدید دیروز: 31
تعداد کل پست ها: 347

دانشنامه عاشورا

روزشمار محرم عاشورا






پایگاه جامع عاشورا